شنبه, نوومبر 23, 2024
Home+نظری مختصر به تاریخچه ی رادیو در افغانستان

نظری مختصر به تاریخچه ی رادیو در افغانستان

دودیال

(به مناسبت هشتادمین سالګرد تاسیس رادیو افغانستان)

اختراع رادیو انقلاب بزرگی را در جهان خبررسانی و توسعه فرهنگ هابوجود آورد. انتشار صوت توسط امواج بعد از اختراع ماشین چاپ توسط گوتمبرگ، انقلاب دوم در عرصه ی فرهنگ ودانش بود. خصوصاً در ممالک روبانکشاف که سواد در آنها کم است، رادیو در مقایسه با مطابع و نشرات چاپی حایز اهمیت بزرگ است. امسال (۱۴۰۰ش.=۲۰۲۱م.) مصادف است با هشتادمین سال تاسیس رادیو افغانستان و آغاز رسمی نشرات رادیو در کشور، بهتر است، درین بخش با رادیو افغانستان و چهره های نامدار عرصه ی نویسنده ګی، ادب و هنر که درین موسسه فرهنګی خدمت نموده بودند،  اندک آشنایی حاصل نماییم:

در افغانستان اساسگذاری، تاسیس و معرفی  اکثر پدیده ها و تخنیک معاصر با نام اعلیحضرت امان الله خان غازی پیوند دارد.رادیو نیز برای بار اول در سال ۱۳۰۴ش. در منطقه ی کوتی لندنی (نزدیک منطقه ی پل ارتل کنونی) در دو اتاق زیبا به سبک معماری مختص به خود وبی نظیر- با نصب یک دستگاه کوچک فرستنده  ۲۰۰ واته روی موج متوسط ۳۶۰متر شروع به فعالیت نمود. در آن زمان نشرات آن محدود به ساحه مرکز یعنی ولایت کابل و همجوار آن بود. این نشر و پخش صدا یک مرحله تجربوی وآزمایشی بود که عمر کوتاه داشت، اما آغاز معرفی رادیو در افغانستان بود. طی اغتشاش بچه سقا رادیو و نشرات آن کاملاً متوقف و دستگاه آن  ازبین رفت، اما بعد از گذشت ۱۶سال دوباره درسال ۱۳۲۰ش. =۱۹۴۱ م. در تعمیر دو منزله جوار وزارت مخابرات سابقه( نزدیک پل باغ عمومی ولیسه عایشه درانی) توسط سردارمحمد نعیم خان معاون صدرات آن زمان ووزیر معارف بشکل نوین و دایمی افتتاح گردید. رادیو برای مدت کوتاه تحت نظر خود شان  فعالیت کرد وبعد تشکیل اداری رادیو منظور و به روال عادی ادامه داد.

به این ترتیب امسال(۱۴۰۰) که این قلم این نوشته را تقدیم هموطنان مینماید، هشتاد سال کامل از تاسیس  رادیو افغانستان میگذرد. راقم الحروف دوبار در همین تعمیر در برنامه هنر وادبیات شرکت نموده بودم. طی سالیان شصت این تعمیر دومنزله صرف مختص به اداره هنر  وادبیات رادیو بود که در زیرزمینی(تکاوی) تنها یک ستدیو داشت، درحالیکه کمپلکس مجهز با هفت ستدیو در انصاری وات فعالیت های نشراتی واداری را آغاز نمو ده بود. بعداً این تعمیر طی سالهای هشتاد شمسی برای مدتی معینیت جوانان(مربوط وزارت اطلاعات وفرهگ) گردید که نخستین سیمینار ملی جوانان به مدیریت شادوران عُنابی در همین اداره سازماندهی گردید و این قلم درین سیمینار یک مقاله ی داشتم وبیانیه یی ایراد نمودم که در مجموعه مقالات این سیمینار در سال ۱۳۸۶چاپ گردید که یک فرصت تجدید خاطراتم ازین تعمیر گردید. وقتی شادروان عنابی رییس نشرات و بعد رییس جریده اصلاح بودند، مقالات مختلفی را برایشان ارسال میداشتم و خاطرات دوران اداره هنر و ادبیات رادیو برایم تاز میگردید. در زمانیکه رادیو درین تعمیر فعالیت داشت، فرستنده آن با قدرت ۲۰ کیلووات روی امواج متوسط ۶۶۰ کیلو سایکل شنیده میشد. نشرات آن زمان دریک روز فقط دوساعت بود: ۲۰دقیقه نشر اخبار، مضامین مختلف اجتماعی، سیاسی، علمی تاریخی و اطلاعاتی بود، متباقی به نشر موسیقی اختصاص یافته بود. تمام نشرات آن زمان بصورت مستقیم از ستدیو بود. در آن زمان هنوز تخنیک ثبت وضبط انکشاف نیافته بود. نه تنها شیوه نشرات ساده بود، بلکه خود رادیو نیز یک وسیله ی بسیار ساده بشکل یک جعبه بود که تنها یک نفر آنرا با استفاده از گوشکی میشنید، ازین سبب رادیوی آن زمان را رادیوی گوشکی میگفتند (همان سان که تیلفونهای آن زمان را تیلفون هندلی میګفتند). از این رادیو ګوشکی دریک زمان صرف یک نفر استفاده کرده میتوانست. در اوایل تعداد رادیو کم بود، بعدآ رادیو های جدید افزایش یافت و اکثریت شهریان کابل و مردم گردونواحی صاحب یکپایه رادیو شدند که تمام فامیل آن راشنیده میتوانستند.  اولین نطاق رادیو افغانستان شادروان سرور گویا (اعتمادی) و نخسیتن آواز خوانان مرحوم استاد قاسمی، استاد غلام حسین و استاد قربانعلی کاکای استاد شیدا که اکثراً رباب مینواخت، بودند. استاد گل نبی نتو درتداوم آنها به اواز خوانی در رادیو پرداختند. به این ترتیب استادقاسم را بانی سرود وموسیقی در  رادیومشناسیم که شاګردان زیادی درین رشته تربیه نمود. اولاد هایشان هرکدام یعقوب قاسمی، آصف قاسمی، یوسف قاسمی نیز از دانش او آموختند و اکنون نواسه شان وحید قاسمی نیز در عرصه هنر موسیقی فعالیت دارند. استاد قاسمی در سال ۱۳۳۵ ش.  یعنی زمانیکه وسایل ضبط وثبت ورادیو های برقی مروج شده بود، به عمر شصت وسه سالگی وفات یافتند( استاد رحیم بخش در مرثیه شان یک آهنګ جداګانه دارند. خداوند ایشان را غریق رحمت فرموده جنت فردوس نصیب شان گردانند).

 نشرات رادیو افغانستان به تدریج با فرستنده های ۲۰ کیلوووات در منطقه ی یکه توت با همکاری کشور آلمان تقویت یافت و عصری ترشد. به ادامه آن اولین اداره خبرگذاری افغانستان بنام (د باختر اطلاعاتی آژانس) شروع به فعالیت نمود. نخستین سرپرست رادیو بعد از سردار نعیم خان مرحوم سید قاسم ریښتیا رییس ریاست مستقل مطبوعات آن زمان بودند. نخستین بورد نویسنده گان مطالب برای رادیو متشکل از سیدقاسم رښتیا، عبدالرحمن پژواک، عبدالرووف بینوا وعبدالغفوربریښنا، بودند که در اوقات عصر(بعدازختم رسمیات) در کلوپ مطبوعات آن زمان (که درمنطقه ی چمن حضوری قرارداشت) دور هم جمع میشدند و مطالب را تهیه مینمودند. در پهلوی سایر نشرات؛ به تدریج برای اطفال برنامه قصه ایجاد شد که قصه ها توسط استادقیوم بیسد و بعد از او توسط عبدالرحمن بینا( هردو بنامهای کاکا منجانی) ثبت ونشر میشد. این برنامه یک پروگرام مختصر و چند دقیقه یی به منظور تربیت اطفال بود. بعد بنام (دکوچنیانو دنیا) پیشرفت نمود و مدت آن به نیم ساعت افزایش یافت که از گوینده ګان آن فلورانس حفیظ کریمی خوردسال وچند بزرګسال بود، شامل قصه، چیستان، مطالب معلوماتی وتربیتی واهنگهای (مانند عشق درسرمهرگستر، مادرمن) که توسط اسدسیفی که در آن هنګام حدود ۱۲-۱۳ساله بود، ثبت شده بود- بیشتر نشر میافت. در رادیو افغانستان به تدریج برنامه های دهقان و صحت ومعلم نیز افزوده شد. بعداً یک کورس موسیقی ایجاد گردید( البته باندوی موزیک اردو و گروه موزیک ښاروالی مجزا از آن بود) که میتوان آن را اساس انستیتیوت ملی موسیقی امروزه نامید- اما مجزا از مکتب موزیک. این کورس به ترتیب توسط استادان ذیل تدریس میشد: مختاربیګ، استاد فرخ افندی، سلیم سرمست، استاد فقیر محمد ننګیالی، غلام محمد نوشاد تا ابراهیم نسیم. بعد از ایجاد این کورس شاگردان مکتب موزیک نیز توسط اینان تدریس میشدند، اینها خود درهمین مکتب آموخته بودند وبه تدریج ارکستر های موسیقی فوکلور وبعد ارکستر موسیقی غربی نیز ایجاد شد.

زمانیکه تشکیل رادیو توسعه یافت صاحب نشریه ی چاپی بنام(پښتون ږغ) ګردید. این مجله یکی از محبوبترین مجلات کشور بود، که بیشترین مقالات آن درمورد هنرو موسیقی، معرفی برنامه های رادیو، اخبار، معرفی ومصاحبه هاباهنرمندان وسایر مسایل بود. بعداً نام آن به آواز تبدیل گردید. نخستین مدیر مسئول پښتون ږغ ښاغلی غوث خیبری بودند. در آغاز دهه چهل شمسی نشرات رادیو دریک روز به ۱۱ساعت ارتقا یافت. به ترتیب: برنامه اول از ۶-۸صبح، برنامه دوم از ۱۲-۱:۰۰و برنامه سوم از ۴-۱۰ شب و بعد تا ۱۲ شب. نشرات روزهای جمعه به ۱۲ساعت تمام میرسید.

خاطره: انهاییکه به سن وسال من ویا از من بزرګتر اند بیاد دارند که نشرات صبح ساعت شش با نوای نی آغاز و بعد یکی از قارئین به تلاوت قران عظیم الشان میپرداخت، بعد برنامه دوساعته معرفی میشد وهرشب ساعت ۱۱:۵۷ نطاق و دکلماتور ورزیده کشور(ابراهیم) اعلان می نمودد:

 (درنو اوریدونکو، څرنګه چې دا وخت دشپې دولس بجې کیدونکی دي، د راډیو افغانستان خپرونې د شاهی سلام په غږوولو سره پای ته رسیږی). این صدای شرین و سنګین هنوز هم در ګوشهایم پژواک جانانه  دارد (ختم خاطره).

افسوس که زیادترین آهنګهای آن زمان، خصوصاً صدای استاد قاسم را نداریم، زیرا هنوز وسایل ثبت وضبط کامل نبود( اما محدود آهنګ استاد قاسم در ارشیف رادیو موجود است) نخستین وسیله نشر- همانا ریکارد های قدیمی بودند که بعد ازان (Wire recording) فیته وکست های مدرن رواج گردید.

در سال ۱۳۳۳درپهلوی نشرات داخلی، برنامه اردو بنابر روابط دوستانه باکشور همسایه، هندوستان آغازگردید، بعداً برنامه انگلیسی نیز ایجاد شد. نخستین نطاقان برنامه اردو  امیرګران و مرحوم جاله وان بودند که در پهلوی قرائت اخبار ترجمانی مطالب را نیز به عهده داشتند. نطاق و مترجم برنامه انگلیسی سیدعثمان نام داشت که همزمان در لیسه غازی معلم انگلیسی نیز بود. داکتر فطرت نیز برای بار اول دربرنامه خارجی در بخش اردو به ترجمه ونطاقی شروع کرد و مدتی هم مدیر برنامه های خارجی بود. که در کتاب( نیم قرن با…) یاد آوری نموده اند. ازنویسنده های توانا و فعال آن زمان که در نوشتن مطالب معلوماتی و تنظیم برنامه ها همکار بودند؛ طور ذیل نام میبریم: عبدالحی حبیبی، محمد صدیق فرهنګ، سید قاسم ریښتیا، عبدالرحمن پژواک، محمد عثمان صدقی، عبدالمجید مخمور، احمد جاوید(که بعداً سند دوکتورا اخذ و درپوهنځی ادبیات مصروف تدریس شدند)، پاینده محمدزهیر، محمدارسالان سلیمی، عبدالغفوربريښنا، لطیف نشاط، رشیدلطیفی، عبدالروف بینوا، عبدالحق واله، نجف علی نباتی، محمد ابراهیم عباسی، قاریزاده، صباح الدین کشککی و لطیف جلالی.

از نخستین نطاقان طور ذیل یاد آوری میگردد:سرورگویااعتمادی، لطیف زاده، پاینده محمدزهیر، قاسم یوسفزاده، غلام غوث خیبری، عمر شاکر، انورالحق گران، عبدالحمید مبارز، جاله وان، حضرت کوشان، لطیفه کبیرسراج، مهدی ظفر، مستوره شال، غفورویاند، میرمن آمنه، نادرجلالی، سامعه میرزاد، نیک محمد قابل، شفیقه محمودحبیبی، ثریا خادم، تورپیکی سنگین، جمیله شامل، فهیمه حمید، نفیسه عباسی، حسن شیرزی، سرور رڼا، لطیف جلالی، تاج محمد اکبر، قدیر فهیم، نبی پاکتین، رقیه ابوبکر، محمد هاشم پکتین، نفیسه محمود، کریم روهینا، مهدی ظفر، فتاح روشنگر و میرمن ا.شایگان. البته بعداً نطاقان ورزیده دیگر مانند زهره رهگذرودکلماتوران موفق مانند، زلمی حسینی، نجیب شفقیار، ابراهیم خیل، فریده انوری، نجیبه شریف، نیره راهی، سهیلا اصغری وردک و سایرین که در تلویزین نیز به خدمات فرهنگی شان ادامه داند، به شهرت رسیدند.

نخستین قاریان قرآن کریم در رادیو به ترتیب اینها بودند: محترم قاری حلیم، محترم قاری غلام غوث خطیبی، محترم قاری فاخر، محترم قاری وقار، محترم فضل من الله فضلی، محترم قاری امان نوایی و محترم استاد قاری برکت الله سلیم.

خاطره: پدرم که خود عالم دین ویکی از علاقمندان قرائت در رادیو بود، از استعداد قاری محمد امان نوایی در تجارت نیزشگفت زده بود و این توانایی او را نیز میستود. در ایامیکه در فاصله بین هوتل کابل(سرینای فعلی) و شعبه مخابرات یا زیارت کیدانی تهداب فروشگاه بزرګ افغان گذاشته شد، پدرم روزی با حاجی صاحب  صالح محمد(مشهور به حاجی صالح) مالک حمام و چند دوکان در جاده نادر پښتون طور محرمانه چنین به نجوا پرداخت:

امان جان نامخدا مالک فروشګاه جدیدی میشود، نشود آن زیارت در نقشه اش نرود(اشاره به همان زیارتی بود که  اکنون نیز در مقابل دروازه فروشګاه بزرګ ودر پهلوی مارکیت جمهوریت مشاهده میګردد) ولی بعد دیده شد که نه تنها آن زیارت از بین نرفت، بلکه با مصرف قاری امان یک کتاره فلزی نیز اعمار ګردید. من در آن زمان متعلم بودم (ختم خاطره).

نخستین آواز خوانان : مرحوم استاد قاسمی، استاد غلام حسین، استاد محمد ایوب، الحاج درمحمد لوگری، استاد قربانعلی، استاد گل نبی نتو، استادشیدا، استاد گلزمان، استاد رحیم بخش، کاکاباقی، استاد نبی گل، استاد نتو، استاد سراهنگ، یعقوب قاسمی، حفیظ الله خیال، گل احمدشیفته، کریم شوقی، محمد صابر، حکیم آذررنگریز، جلیل ځلاند، ابراهیم نسیم،  استاد اولمیر، صفدر توکلی، بازگل بدخشی، حسین ارمان( اینهادربخش موسیقی لایت مشهور بودند) وشمس الدین مسرور. ازجمله  محلی خوانان: زمان شوقی، اسماعیل چاریکاری، امیرمحمد، سلام لوگری، بیلتون، رجب علی، سیداحمد هلال، هماهنگ، طلامحمد، حمیدالله چاریکاری، دین محمد زاخیل(موفق ترین هارمیونیه نواز کشور)، ظاهرچاریکاری و سایرین.

بعد ها یکتعداد اناث نیز به موسیقی رو آوردند- مانند: میرمن خدیجه پروین، میرمن آزاده، میرمن فرشته، شهلا، میرمن لیلا، مهوش، میرمن ناهید و میرمن قمرګل.

انانیکه در نواختن آلات موسیقی شهرت داشتند: استاد محمد عمررباب نواز، محمد ولی طبله نواز، ماشینی دلربانواز، استاد زاخیل هارمونیه نوازو سایرین. خدمات بزرګ و فراموش ناشدنی را که شاد روان دوکتور محمود حبیبی در زمان تصدی شان نموده اند، فراموش ناشدنی است. او نطاقان و آوازخوانان جدید، بالخصوص اناث را به رادیو دعوت وتشویق نمود. همچنان در تنوع برنامه و توسعه ی تشکیل رادیو و نو آوریها در نشر مطالب استعداد فوق العاده نشان داد و خدمات فرهنگی شان بی مانند بود. همچنان عبدالروف بینوا در مساعدت به استعداد های که در ولایات بودند پرداخت وعده ی زیادی از هنرمندان محلی را به رادیو معرفی و استخدام نمود. خدماتی قابل ارج شان ملت افغانستان فراموش نخواهند نمود.

بعدها اوازخوانان اماتور نیز در رادیو آهنگ ثبت نمودند. باوجودیکه اینها مسلکی نبودند، بلکه بنابر شوق و علاقه شان به موسیقی رو آورده بودند، ولی به تدریج محبوبیت و شهرت یافتند مانند: فطرت ناشناس، میرمن رخشانه(حمیده وزیری)، ظاهر هویدا، وهاب مددی،نجیب بلوچ،رحیم غمزده، ساربان، میرمن سلما، ماسترفضل غنی، خان محمد بلوچ، میرمن ژیلا، میرمن افسانه، حبیب شریف، محسورجمال، احمدظاهر- احمد ولی- هنگامه- و سایرین. این عده بعد ها آنقدر شهرت یافتند که اصلاً تفاوت اماتوران با استادان مسلکی کمتر صورت گرفته میتوانست.

ازجمله  ممثلین موفق رادیو افغانستان، که در جمله ی اولین ها (متقدمین) بودند ازین ها نام گرفته میتوانیم: عبدالرحمن بینا، غلام علی امید، عبدالقیوم بیسد، خلیل قاریزاده، سایر،  ف. فضلی، جان محمد پلار، رفیق صادق، اکرم نادم، افضل ژوندی، منان ملگری، زمان انوری، خان آقا سرور، کریم زیارکښ وسایرین. بعد ازینها ممثلین جوانتر مانند حاجی محمد کامران، مشعل هنریار، ستوری منگل، قادرفرخ زلیخا فخری، انیسه وهاب، ف عبادی، عظیم جسور، حبیبه عسکر، محبوبه جباری، میمونه غزال، حمیده عبدالله(شرین ګل پرسوز) عزیزالله هدف، کریم نایل، حکیم اطرافی، رحمت الله قدیری، اکبر روشن وسایرین. البته یکتعداد ازین هنرمندان مانند عبدالله شادان، هما مستمندی، احد ژوند و هدف و غیره که به سینما نیز رو آوردند- در جمله ی نسلهای بعدی و معاصرین اند-. درینجا از ممثلین و هنرمندان سایر عرصه ها که با روی کار شدن تلویزیون به شهرت رسیدند و در جمله متقدمین نبودند یاآوری نشده است مانند ممنون مقصودی، سلام سنګی، مرتضی بایقرا، عبدالله صمدی، عادله ادیم وغیره. این بدان علت که بحث ما روی تاریخچه ی رادیو است و از طرف دیگر نامهای را تذکر دادیم که ممکن فراموش گردد یا شاید فراموش شده باشند. اگر اسمای یکتعداد هنرمندان بسیار موفق و محبوب فعلاً ذکر نگردیده، به هیچ صورت خود را قابل عفو نمیدانم، علت آن عجله درنوشتن بوده است، نه قصد وعمد. اما این قلم وعده میدهد که در آینده نزدیک یک البوم از هنرمندان- ممثلین و نطاقان سابقه دار ومعاصر تهیه میدارد- چنانچه دریکتعداد کشور ها این عنعنه وجود دارد (نویسنده این عنعنه را در ایران و هند دیده است- اما درکشور هند هنرمندان سینما بخش زیاد چنین البوم ها را تشکیل میدهند).

 محبوب ترین برنامه های رادیو عبارت بودند از برنامه های دینی، خصوصاً برنامه که تاریخ اسلام و سیرت نبوی را در بر میگرفت. همچنان برنامه های تربیتی، تاریخی، اجتماعی مانند: سهارنی نذرانه، پیام صبحدم، کورنی ژوند، صفحه ی ازتاریخ، پروگرام جوانان، دهقان، ماو شنونده گان، له کیږدۍ تر سپوږمۍ و غیره که از طرف اداره روزنه تهیه میشد. اولین مدیر اداره روزنه سلیمان لایق و بعد از ان دومین مدیر عبدالرزاق نسیمی و همچنان شفیق وجدان بودند.

برنامه های اداره هنر وادبیات عبارت بودند از: ارمغان سحر، از هر چمن سمنی، زمزمه های شب هنګام، رادیویی مجله، چهره ها وخاطره ها و ترازوی طلایی (کره کتنه). نخستین مدیر این اداره سراج الدین وهاج بود(البته این اداره بعد از دهه شصت برنامه های دیگری مانند جوانه ها- هفت اورنگ- کتاب- ولولی- دبوډۍ ټال، سیند څپې څپې- اباسیند څپې څپې وسایر برنامه های دلچسپ، محبوب و آموزنده رانیز افزودند).  بعد از دهم میزان سال۱۳۵۰ درپهلوی نشرات پښتو، دری وبلوچی، نشرات ازبکی (مدیر برنامه عبدالمجید توران)، ترکمنی (مدیر برنامه محترم بشیردوست) و پشه یی (مدیر برنامه محمد زمان کلمانی) نیزآغاز ګردید و بعد از ۱۵جوزای سال ۱۳۵۷ برنامه نورستانی نیز آغاز شد که مدیران آن عبارت بودند از  سلامت تولقون، عبدالغفار بیانی، میرمحمود الیاسی، عبدالرحیم اوراز، امان الله خلیل یارو عبدالرحمن صحبت. تمام برنامه های فوق اکنون نیز ادامه دارد که طی سالیان مختلف مدیران متعددی درانها خدمت نموده اند.

تحول عمده در تاریخ رادیو افغانستان عبارت از گشایش و تکمیل همین تعمیر جدید -که درفوق اشاره شد- با تمام تاسیسات رادیو افغانستان است که قبلا ذکر شد و در جوار انصاری وات بالمقابل کلوب عسکری قرار دارد. این تعمیر در سال ۱۳۴۳ش. افتتاح گردید که دارای مجهز ترین تاسیسات، دفاتر،  بخشهای نشراتی – تخنیکی و ستدیو ها و دستگاههای فرستنده جدیدبه قدرت ۱۰۰۰ کیلووات است. این تجهیزات این امکان را میسر ساخت تا روی امواج کوتا و متوسط نشرات صورت گیرد. این تعمیر دارای هفت ستدیو و یک تالار بزرگ که گنجایش ۷۰۰ تن را دارد و دفاتر اداری  میباشد. تعمیر بزرگ فعلی (که در انصاری واټ بین فاصله ی چهارراهی آریانا وچهارراهی صحت عامه بالمقابل کلوپ عسکری درجوار ریاست افغان فلم است) به کمک اتحاد شوروی در زمان اعلیحضرت محمد ظاهر شاه(۱۳۴۳ش.) تکمیل گردید، بدین ترتیب در امور رادیو سه کشور، یعنی جرمنی، جاپان و اتحاد شوروی کمک نموده اند، به ادامه این همکاریها قرارداد پروژه تلویزون ملی افغانستان با کشور جاپان امضا گردیده بودبعد ازهمین تاریخ نام رادیو کابل به  رادیو افغانستان تبدیل و بحیث رادیوی سراسری کشور ایفای نقش مینماید. بعد ها در همین ساحه کمپلکس بسیار وسیع و پیچیده برای تلویزیون ملی اساسگذاری شد- ولی تا امروز تکمیل نشد.

 رادیو افغانستان واقعاً مظهر وحدت ملی کشور وصدای مردم بود واست. طی دهه شصت شمسی برنامه های رادیویی دیگر در پهلوی نشرات رادیو افغانستان همزمان با آن شروع کردند مانند، رادیو کابل، وطن غږ، رادیو اسمایی غږ وغیره.

اما فراموش نباید کرد که فعالیت،موفقیت ومحبوبیت  رادیو افغانستان بدون تلاش پرسونل ومدیران اداری و کارکنان تخنیکی و خدماتی به هیچ صورت میسر نبود. اصلاً تلاش مشترک مدیران، هنرمندان، نویسنده ها، ادیتوران، نطاقان، پرودیوسران، رژیسورها، مدیران ثبت، مسترکنترولها، تکنبشنها، کارمندان آرشیف، تخنیکران وانجنیران مسلکی و پرتلاش بودند که به رادیو افغانستان امکان فعالیت و ارائه خدمات فرهنگی هشتاد ساله را داند و به این موسسه ملی ما بلند ترین جایزه کشور جاپان، تقدیرنامه های سران دولت و محبوبیت بی نظیر در قلب مردم را نصیب گردانیدند. اسما و خدمات هیچکدام شان فراموش نخواهد شد.

طور مثال شنونده گان رادیو نام محمد عارف جوشان را حتماً شنیده اند ایشان تخنیکر سابقه دار رادیو بود. اسمای انجنیر عطاالله (سرانجنیر)، اکرم خان معاون تخنیکی محمد مهدی حبیب زاده، عطا محمد، حیات خان مدیران بخشهای فرستنده در یکه توت، انجنیر حسین داد،  امیر محمد، سردار عبدالله نظمی، محمد طاهر، رحیم توخ، عمراخان و عبدالحمید هریک کارکنان تخنیکی وثبت رادیو بودند که اسمای شان شایان یادآوری اند. در زمره پرودیوسران از عبدالمحمد غیاثی پرودیوسر برنامه کورنی ژوند وگل محمد نورزی مدیر عمومی تهیه مضامین و محمد شفیع میوند که نخستین مدیر شعبه ی نطاقان بود، اولین مدیر شعبه موسیقی حفیظ الله خیال بود، مدیر شعبه درام و دیالوگ ننگ یوسفزی بودند،  نخستین مدیر اداره اعلانات رادیو عبدالقیوم نورزاد ومعاون ایشان محمد اسلم عادلیار بودند. بعد از توسعه تشکیل اداری یک مدیریت جدیدبنام مدیریت عمومی اداری بوجود آمد که اولین مدیر آن میراجان سحیقی بودند بعد از او فیض محمد وبعداً هم عمر شاکر این مدیریت را بدوش داشتند که مدیریتهای محسابه، خدمات و آرشیف را دربر میگرفت. انجنیر عبدالکریم عطایی اولین رییس ریاست تخنیکی رادیو بود. انجنیر محمد اکرم و خالق کامران مسولین منتاز ستدیو ها بودند. جنابان هریک: عبدالمحمد غیاثی و امان الله خلیل یار در تالیف و نشر یک رساله مستقل در مورد رادیو افغانستان زحمات قابل قدر کشیده اند. رساله منتشره ایشان با کلکسیون مجلات ژوندون، پښتون ږغ و آواز ماخذ و منبع مهم وبسیار معتبر برای تحقیقات بیشتر درین مورد میباشند. در مجلات فوق گزارشگران ولایتی رادیو نیز معرفی شده اند که متاسفانه به خاطر خلاصه سازی، درین نوشته از آنها نام برده نشد، اما در آینده به تمام موضوعات پرداخته خواهد شد.

باید اذعان کرد که رادیو افغانستان در نشرات و فعالیت فرهنگی اش دارای فراز ونشیبها بود. ازسال ۱۳۷۰ به بعد تا سال ۱۳۸۰ تقریباً یکتعداد برنامه ها به رکود مواجه گردیده بود، بیشترین و ورزیده ترین نطاقان و سایر کارمندان رادیو طی این مدت به خارج از کشور مهاجر شدند، چنانچه رادیو های بی بی سی، صدای امریکا و رادیو آزادی با استخدام آنها کیفیت نشراتی شانرا به اوج رسانیدند و صاحب نام وشهرت شدند. باوجودیکه درسال ۱۳۸۱  رادیو افغانستان دوباره باز سازی گردید، ولی کیفیت برنامه ها و محتویات آنها در مقایسه سالهای قبل از ۱۳۷۰ خیلی کمتر و ضعیف بود، حتا نطاقان، پرودیوسران و ممثلین نقشهای شان را در پایین ترین حد ادا کرده نمیتوانستند. امید رادیو افغانستان بتواند به کیفیت برنامه ها توجه نموده، دوران مباهات و تاریخ درخشان و محبوبیت سابقه اش را دوباره دریابد.

3 COMMENTS

  1. با عرض سلام، معلومات همه جانبهٔ تان دلپذیر است، یاد اوری نمودید و مرا به یاد روزی بردید، چون از شروع پروگرام رادیو ساعت شش صبح یاد آوری فرمودید؛ ناوقت روزی با «داود جان فارانی» سرخوردم، روحش شاد، قدم زده از پل باغ عمومی بطرف عقب مکتب حبیبیه که بعد از سال ۱۳۴۴ یا ۴۵ مکتب عایشهٔ درانی شد و مکتب حبیبیه به طرف سرک دارلمان بالاتر از دریای چمچه مست به تعمیر جدید برده شد، و داخل سرایی شدیم که شما محترم از آن سخن گفتید. و داخل اطاقی در کنار تعمیر یک منزلهٔ کهنه و فرسوده گردیدیم. اطاقی که روی زمینش کاهگلی و فرسوده که با پای ماندن خاک بلند میشود ، داری یک میز کهنه که بلایش آلهٔ پخش پروگرام رادیویی و یک دراز چوکی که فنر هایش بیرون شده و با یک کمپل فولادی در کنارش و یک منقل برقی در کنج دیگربا یک چایجوش المونیوی، کوزهٔ آب و یکی دو گیلاس چای و یک دیگک المونیوی، یک بطری موتر و غیره. من گرسنه و داود گرسنه تر، اولا گفت که تیاری به آغاز یک پروگرامی میگیرد که ساعت نه شب شروع میگردد و همینجا میخوابد، چه شروع پروگرام شش صبح هم به دوش وی است. داود و دو برادرانش را که میشناسم، محمود جان و مسعود فارانی حنجرهٔ به اصطلاح خدا دادی دارند که با چند کلمه ای وصیف نمیگردد، بعد داود جان گفت؛ میشود از نانوایی که در حدود صد قدمی قرار دارد، نیم نان بیاوری و خود هر چیز را آمادهٔ پخش پروگرام میسازد. انتظار نداشتم که بر من صدا و خواهش نان کند، چون هردو در فقر زندگی میکردیم. قیمت نیم نان پنجاه پول که نصف افغنی میشد و در اصطلاح آنرا یک قِران و بعضاً یک غران میگفتند. گفتم پیسه ندارم یک قران بده، قد راست ایستاد و هردو دست را به جیب های پطلون کهنه تر از پطلون من برد، و هردو خریطهٔ جیب های خالی را بیرون کشید و با یک لبخند خاص و نگاه خاص گفت تا تنخا یعنی معاش ماهوار هنوز هشت روز مانده<(این لحظات زندگی ام تانیه با ثانیه اش بعد ۶۳ سال تا حال به یاد دارم! که یا جریان صنف هت یا هشتمم بود. گفتم میروم از خانه نانی بیاورم، بیسکلم را گرفته به گذرگاه آمدم و نان و آرد و بوره و کمی روغن گرفته پس آمدم و شروع نمودم به حلوا پختن و تا چند لحظه نان و حلوا با چای خوردیم. گفت همهٔ ما نادریم، به جز دوسه نفری و با همین بدبختی همه باشکم گرسنه پروگرامهای رادیو را پیش میبریم. !!!!!

  2. دروند مشر، پیاوړی ملی شخصیت او ځوانانو ته الهام بښونکی لارښود ښاغلی کاسی صاحب، السلام علیکم !
    د تیرې اونۍ د لیک د ځواب پوروړی دې وم، دا دی اوس مو بل منت راباندې وکړ او زما ناچیزه لیکنه مو ولوسته او خپل ډیر قمیتی وخت مو دهغی په کتنه تیرکړ. ستاسو پیرزوېینه نشم ادا کولای .
    زه خو وایم راځئ دې ځوانانو ته خپل تجارب ولیږدوو، دوی زیار ګالنی ته وهڅوو. زموږ اوو تاسو دروان کی عزت، درناوی، احترام او د ملی وحدت روحیه وه، خیر بیوزلی هم وه، اما همت و، تصمیم و او د وطن مینه وه. که هغسی روحیه بیا رامنځته شی نود تکنالوژ ی او پوهی اوسنی دوران کی به نامخدا دا ځوانان دا وطن ګل او ګلزار کړی که دی باتورو ځوانانوته لږ احساس او لار ښوونه وشی دوی افغانستان هغسی راته جوړولای شی لکه څرنګه چی زمااوستا آرمان و او اوس هم دی.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب