شنبه, مې 4, 2024
Home+طلبای کرام افغانستان را به کدام سو می برند؟

طلبای کرام افغانستان را به کدام سو می برند؟

دوکتور فضل الهادی وزين

همه خاک افغانستان در زیر سیطره‌ حرکت طالبان است و این جریان و تنظيم اداره‌ کشور را بلا شرکت غیر در دست دارد و از دو سال و سه ماه به این سو حکومت سرپرست‌ ا.ا.ا حاکم مطلق افغانستان و بازیگر اصلی ميدان است.

ازین رو مخاطب ملت‌ افغانستان برای اصلاح امور کشور رهبری محترم حرکت طالبان است و مردم از طلبای کرام و رهبری حکومت سرپرست‌ ا.ا.ا توقع و انتظار بهبود اوضاع ناهنجار و نابسامان وطن را دارند.

درست است که تصحيح و اصلاح اوضاع کشور تنها از توان‌ حکومت سرپرست‌ و حرکت طالبان پوره نیست و به همکاری و تشریک مساعی همگانی نیاز دارد،اما مسؤوليت زمامداران وقت یعنی طلبای کرام از همه شخصیت ها و جهت های دیگر بیشتر و مهمتر است زیرا همه چیز افغانستان در دست ایشان است.

رهبری حکومت سرپرست و ط.ا.ل.ب.ا.ن باید بدانند که اوضاع منطقه و دنیا بسرعت در حال تغییر است،فرصت های افغانستان برای رفتن بسوی ثبات و استقرار سياسی و از سر گرفتن روابط عادی با جهان کم کم کاهش می یابد.

در چنین وضعیتی رهبری حکومت سرپرست‌ ا.ا.ا بدون توجه به حالات و اوضاع داخلی و خارجی و بدون داشتن استراتژی و برنامه مدون و واضح،امور کشور را به گونه مقطعی و روز مره به شکلی اداره می کند که گویی خير و خیریت و وطن گل و گلزار است.

حکومت سرپرست بعد از دو سال و چند ماه هنوز هم صفت و پسوند “سرپرست” دارد و خبری از قانون اساسی، تشکیل دولت مبتنی بر قانون اساسی و سپس‌ تشکیل حکومت دائمی و باقی ارکان دولت نیست.

امور کشور و حکومت بر اساس فرامين و احکام اداره می شود و آهسته آهسته همه قدرت و سلطه در یک فرد و یک مرجع که در قندهار تشریف دارند منحصر و متمرکز می شود و کم کم افغانستان پس از ۵۹ سال بار دیگر بسوی حکومت شبیه به “شاهی مطلقه” و استبداد عقب گرد می کند.

شاید خنده آور و در عین وقت گریه آور باشد اگر بگوئیم که افغانستان يگانه کشور جهان است که در آن هیچ قانونی رسما نافذ نیست،نه قانون اساسی و نه قوانین دیگر و در غیاب قانون ذوق و سلیقه هر وزیر و والی و رئیس زیر نام شریعت و فقه جای قانون را گرفته است.

حکومت برای آینده برنامه و خط مشی سیاسی،اقتصادی و تعلیمی ندارد و اجراءات آن بگونه “هرچه پیش آمد خوش آمد” صورت می گیرد.

نه شورا و مرجعی برای نظارت و مراقبت‌ امور حکومت وجود دارد و سیستم و نظامی برای پاسخگویی و حسابدهی.

همه امور مهم به صوابدید و لطف و کرم شخص “امیر المؤمنين” که تاکنون در انظار عامه ظاهر نشده و از پشت پرده امر و نهی می کند به پیش می رود و در فقدان و غياب حدود و ثغور صلاحيت ها و مسؤوليت ها، حکومت در کابل در قضایای مهم فاقد صلاحیت و استقلال عمل بوده و منتظر اشاره و امر از “قندهار ” است.

مردم به ویژه جوانان‌ و کادر های باقی مانده در کشور برای خروج و فرار از وطن تلاش می کنند، بی پروایی حکومت‌ به جایی رسيده که معاشات تقاعدی مأمورین و کارمندان باز نشسته‌ دولت پرداخته نمی شود، مکاتب و پوهنتون ها بنا بر امر و رغبت یک یا چند شخص بروی ملیون ها دختر افغانستان مسدود است و زنان حتی رفتن به پارک‌ و تفریح گاه و حمام را ندارند.

بعض کار های خوب و دست آورد های مثبت حکومت سرپرست‌ چون برقراری امنیت فزیکی، آغاز بعض پروژه های عام المنفعه، استخراج معادن، تقلیل فساد اداری و مالی، توحید اداره حکومت و امور دیگری ازین قبیل، در صورت ادامه حالت بی اعتمادی سیاسی و موهوم بودن آينده و فقدان ثبات و استقرار سیاسی و اقتصادی کم کم اهمیت و عنصر تداوم را از دست می دهند.

مصیبت بزرگ اینست که اکثر طلبای کرام و رهبری حرکت و حکومت‌ حالت فعلی را تقریبا “ایده آل” می دانند و مست و از بی خود از نشه و باده ی قدرت و با اتکا بر اسلحه و امکانات بدست آمده، تنها خود را در افغانستان می بینند و گمان می کنند کسی دیگری درين سرزمين پهناور وجود ندارد و این وطن تنها از طالب است و قدرت و سلطه آنها تا ابد باقی خواهد ماند.

نه حرف کسی را می شنوند، نه به انتقاد توجه می کنند، نه پیشنهاد را می پذیرند و نه به سر وصدا و داد فریاد کسی گوش می نهند و اگر بعضی مولوی صاحبان محترم که در موقف مسؤوليت قرار دارند با نوعی دیپلوماسی سخن بعضی اشخاص و هیئت های افغانی مهمان از خارج را بشنوند و با آنها سر بجنبانند به پیشنهادی عمل نمی کنند!
اکثر برادران ما یعنی طلبای کرام، وطن را سرزمين مفتوح و همه چیز وطن را غنیمت و مردم‌ را رعیت بی چون و چرای خود می دانند و هر صدای برای ابراز نا رضایتی از اوضاع و هر آوازی برای اصلاح امور را بغاوت تعبیر می کنند و کم کم تحریک و حکومت و رهبران خود را مقدس و مبری از اشتباه‌ و خطا و بالاتر از نقد و نصيحت می دانند.

ادامه‌ ی چنین وضعیت نه به خیر طالبان است و نه به خیر وطن و ملت و نه قابل دوام و استمرار.

اصرار بر ادامه حالت کنونی قبل از همه به ضرر حکومت و طلبای کرام است، فاصله‌ میان آنان و مردم را بيشتر و عمر حکومت و قدرت آنان را کوتاه می سازد و اکر بر وقت به اصلاح امور نپردازند وقتی خواهد رسید که اگر خود اصلاح نیز بخواهند کار از کار گذشته خواهد بود و تأسف و تحسر فایده نخواهد داشت.

امنیت و اعمال قدرت با زور تفنگ برای چند سال ممکن است اما در دراز مدت امکان ندارد.

واجب وقت اينست که طلبای کرام و رهبری محترم آنان بجای اصرار بر خطا و اشتباه‌،راه اصلاح را پیشه کنند و اصلاحات سياسی گسترده و همه جانبه را به پیش گيرند.

قانون اساسی مطابق با اسلام و خواست ملت افغانستان تدوین کنند، دولت مبتنی بر قانون اساسی بسازند، حکومت دائمی و ارکان دیگر دولت ايجاد شود و کم کم افغانستان بسوی ثبات پایدار و استقرار سیاسی و اقتصادی سوق داده شود.

اگر رهبران حکومت ا.ا.ا نزاکت و حساسيت اوضاع داخلی و تحولات سریع منطقوی و جهانی را درک نکنند و حکومت داری و اداره‌ کشور را با اداره مدرسه و جبهه جنگ و طریقت تصوف اشتباه‌ بگیرند، یقین داشته باشند که مانند گروه های دیگر چند سال و صباحی حکم رانی خواهند کرد و پس از پیمودن قوس نزولی اقتدار و حکومت‌ را از دست خواهند داد و بر ایام وفرصت های از دست رفته حسرت خواهند خورد و زبان حال شان این شهر بیت فارسی خواهد بود که:

چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی؟!
و الله الموفق و ما علینا إلا البلاغ المبين.
فضل الهادی وزين
۲۴ اکتوبر ۲۰۲۳م

3 COMMENTS

  1. دوی غواړي چې يوه مدرسه ترېنه جوړه کړي او هغه هم د اکوړې مدرسې يوه څانګه وي او نور د افغانستان په نوم يو هېواد شتون ونه لري او په دې توګه به موږ د پاکستان يو ناسمي ايالت لکه غلاقه غير خو د اسلام اباد تر تحت الحمايت لاندې به کار کوو او اسلام به نظام وي. زبردست شريعت او زبردست شرعي نظام به پلی وي.
    پاکستان موږ ته د کشمير په شکل يوه حيثيت هم قايل نه دی.

  2. ټلبای کرام غواړي افغانستان د منځنیو پېړیو یو موزیم باندې تبدیل کړي. خلک به یې یوې مړۍ ډوډۍ ته احتیاج وي ، له دنیا به بې خبره وي ، افغانستان به له نړیوالو سره اړیکې نه لري او د نورو دنیاوالو مرستو او اعانو ته محتاج وي .
    « عصري او رسمي علوم مباح دي یواځې مدرسه مجاز ده او بس ». د ملا عبث او ملا حقاني له روایاتو نه .

  3. ځینی وخت یو کُنجکاؤ او دیغ بوډا پوښتنه را څخه کوی چی شریکه څو کلونه دی ټکسی چلولی دی؟
    ور ته وایم:
    پنځوس کلونه ” ما ” ټکسی چلولی دی او پنځوس کلونه ” ټکسی ” زه چلولی یم ( اوس دواړه یو بل ته په ترِیو تندی ګورو ).
    بناً
    طرحِ سؤالِ《 طلبای کرام افغانستان را به کدام سو می برند ؟ 》روی دیگر نیز میداشته؛
    یعنی
    ” افغانستان و جهان و تاریخ و ژئوپولیتیک طلبای کرام را به کدام سو سوق خواهند داد؟ “.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب