منبع : واشنگتن پست
نوشته : حسین حقانی
مترجم : سید جمال اخگر
بهنظر میرسد تلاشهای دولت ترمپ برای پایاندادن به جنگ در افغانستان از طریق مذاکره با طالبان، به بنبست خورده است. طالبان حتا پس از آزادی پنجهزار زندانیشان از زندانهای افغانستان و پابندی ایالات متحده به جدول زمانی خروج نیروهایش از این کشور، حاضر به آتشبس با حکومت نمیشوند.
بسیاری از اعضای تازه آزادشده طالبان به میدان جنگ بازگشتهاند. طالبان در آنچه نقض توافق این گروه با دولت امریکا است، روابط خود را با القاعده قطع نکرده و همچنان امریکاییها و افغانها را هدف قرار میدهند. با توجه به این رفتار طالبان، شاید زمان آن رسیده که گفتوگوها با این گروه به حالت تعلیق درآید. تعلیق گفتوگوها این برداشت طالبان را تغییر میدهد که ایالات متحده در حدی مشتاق خروج از افغانستان است که اهمیتی نمیدهد اگر طالبان به قدرت برگردند.
چنین تغییری برای مجبورکردن طالبان به عملیکردن تعهداتشان ضروری است. این تغییر همچنین به پاکستان نشان میدهد که باید طالبان را تهدید کند که جنگ را پایان دهند وگرنه پناهگاههای خود را در خاک این کشور از دست خواهند داد.
استراتژی مذاکره ایالات متحده که تاکنون تسلیمشدن در برابر خواستههای طالبان بوده است، این گروه را سازشناپذیرتر کرده است. اکنون آشکار شده است که دیدگاه صلح ایالات متحده با طالبان بسیار متفاوت است. امریکاییها خواهان پایان خونریزی در افغانستان هستند، درحالیکه طالبان پیروزی خود را بهعنوان آغاز صلح تعریف میکنند.
طالبان بهمنظور فراهمکردن زمینه برای خروج نیروهای ناتو از افغانستان به مذاکرات پیوستند، اما به دنبال احیای امارت اسلامی خود هستند که پس از ۱۱ سپتامبر سرنگون شد. برای پاکستان، مذاکرات راهی برای حصول اطمینان از این بود که بدون مواجهه اسلامآباد با عواقب جنگ در خانه همسایه، عناصر موردحمایتش از طریق مذاکره کنترل کابل را به دست گیرند.
پاکستان سالها شواهد قطعی مبنی بر حمایت این کشور از طالبان یا میزبانی از رهبران این گروه را انکار میکرد. تمایل رییسجمهور ترمپ به گفتوگو با طالبان به پاکستان فرصت داد تا روابط خود را با ایالات متحده به حالت عادی بازگرداند و از بحث «بازی دوگانه» اسلامآباد عبور کند.
در تصمیم دولت ترمپ برای توافق با طالبان، نهتنها ایدئولوژی تمامیتخواهانه طالبان نادیده گرفته شد، بلکه این توافق باعث شد اعمال گذشته و نقش پاکستان در کمک به طالبان برای ادامه جنگ که باعث هزینه جانی و مالی روی دست امریکاییها شده، بخشیده شود.
این کار در صورتی که مذاکرات منجر به صلح شود، ارزشش را داشته، اما بهنظر میرسد که طالبان به پایاندادن جنگ و قرارگرفتن در ساختار قدرت افغانستان بسنده نمیکنند. آنها خواهان قدرت کامل در افغانستان هستند و اصرار دارند که تفسیر آنها از قوانین اسلامی باید بر مردم افغانستان اعمال شود.
طالبان درست پنج روز بعد از امضای توافقنامه دوحه با ایالات متحده، در ۵ مارچ فتوایی را صادر کردند که در آن گفته شده ملا هبتالله آخندزاده، «امیر» طالبان، «حاکم برحق» افغانستان و رییس «حکومت اسلامی» این کشور است.
چنین اظهاراتی باعث دلسردی دولت افغانستان و سایر بازیگران متعهد به قانون اساسی دموکراتیک فعلی افغانستان در مذاکراتشان با طالبان شده است.
لجاجت طالبان ناشی از این ارزیابی این گروه است که ایالات متحده از تصمیم خود برای خروج از افغانستان برنمیگردد. آنها اختلافات سیاسی در کابل را نیز یک مزیت برای خود میدانند. طالبان برنامه دارند که پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، هرگونه مقاومت در برابر ایدئولوژیشان را بیرحمانه از سر راهشان برخواهند داشت.
در همینحال، پاکستان با تسهیل گفتوگوهای مستقیم بین نمایندگان امریکا و رهبران طالبان، احساس میکند که اکنون از اعمال گذشته خود پاک شده است. پاکستان در همانحال که از اعمال فشار بر طالبان برای سازش با دولت افغانستان امتناع میورزد، میخواهد که ایالات متحده به گفتوگوها، حتا اگر این گفتوگوها به جایی نرسد، ادامه دهد. مقامات پاکستانی همچنین ادعا میکنند که پاکستان نفوذ خود را بر طالبان از دست داده است.
واقعیت این است که رهبران طالبان برای گفتوگو در دوحه از پاکستان سفر میکنند و خانوادههای بیشتر آنان در قطر یا پاکستان زندگی میکنند. ایالات متحده میتواند اصرار کند که پاکستان (و قطر) باید فراتر از تظاهر به میزبان مهربان کردن، گام بردارند و رهبران طالبان را در صورتی که آنها شرایط توافق از راه مذاکره را نپذیرند، تهدید به اخراج کنند.
ایالات متحده باید واضح سازد که تمایلش به خروج از جنگهای بیپایان نشاندهنده سرخوردگی واشنگتن نیست و تمایلی هم ندارد که برای خروج نیروهایش از افغانستان هرگونه هزینهای را متحمل شود. رهاکردن افغانستان زیر سم طالبان به نفع امریکا نخواهد بود، بهویژه حالا که چین در حال گسترش سرمایهگذاری خود در منطقه است و میتواند بهعنوان قدرت غالب منطقه ظاهر شود.
تعلیق گفتوگوها تا زمانی که طالبان انعطافپذیری بیشتری از خود نشان ندادهاند، میتواند پاکستان را وادار به اعمال فشار بر طالبان کند. چین (که ممکن است دلایل خاص خود را برای ترس از بازگشت طالبان به قدرت داشته باشد) در صورتی که مذاکرات نشاندهنده بیصبری امریکا برای خروج نباشد، مذاکرات آینده در خصوص افغانستان را جدیتر خواهد گرفت.