منبع: مجله دی دیپلومات
نوشته : مکنزی
مترجم : سید جمال اخگر
توافق صلح دولت ترمپ با طالبان از همان آغاز ناقص بود؛ چون نقش تخریبی پاکستان در افغانستان را نادیده گرفت. دخیلسازی پاکستان در این پروسه از اشتباهات خطرناکی بوده که از سوی ایالات متحده و دولت افغانستان رقم خورد. هدف پاکستان تلاش برای تبدیل افغانستان به پایگاه اسلامی و افراطی خویش میباشد.
دولت ترمپ حتی قادر به درک درس سال ۲۰۰۹نبود، زمانیکه پاکستان برای حفظ منافع خویش، مذاکرات دولت اوباما با طالبان را با بنبست مواجه ساخت.
استراتیژی پاکستان همواره واضح است: اگر مذاکرات صلح افغانستان با شکست مواجه گردد، پاکستان برنده است، چون از طریق طالبان بر افغانستان اعمال نفوذ میکند.
اگر مذاکرات صلح با موفقیت پایان یابد، پاکستان نیز برنده است، چون از طریق تقسیم قدرت میان طالبان و حکومت، پاکستان میتواند باز هم اعمال نفوذ کند.
این نفوذ و تسلط از طریق هر دو راهبرد، میتواند پناهگاه امنی برای گروههای اسلامی افراطی از جمله القاعده و داعش بسازد تا آنها بتوانند دست به راهاندازی حملاتی علیه منافع امریکا و اروپا بزنند.
خروج ایالات متحده از افغانستان به نفوذ این گروه کمک نموده و بازگشت دوبارۀ ایالات متحده را دشوار خواهد ساخت؛ چون پاکستان مسیر اکمالاتی را باز نخواهد کرد و روسیه دیگر گزینهیی نیست.
بهدلیل تلفات جانی و مصارف هنگفت مالی، ادامۀ جنگ در افغانستان چندان مورد حمایت افکار عمومی امریکا قرار ندارد. دولت بایدن باید از توافق شکستخوردۀ دولت ترمپ و طالبان کنار رفته و از حمایت مذاکرات «صلح بینالافغانی» دست بردارد.
صلح با طالبان منجر به نتیجۀ مطلوبی برای امریکا نخواهد شد. افغانستان تحت سلطۀ پاکستان حمایت ارتش امریکا را هم ندارد، پیامدهای بهمراتب بدتری خواهد داشت.
اردوی پاکستان از دهۀ ۱۹۶۰تحت تاثیر دکترین نظامی «عمق استراتیژیک» قرار گرفته که توجیه آن نه در افغانستان، بل در هند است. بعد از جدا شدن پاکستان شرقی که اکنون بهنام بنگلادیش شناخته میشود، اردوی پاکستان مجبور گردید تا در استراتیژی خود در رابطه با هند تجدید نظر نماید.
افغانستان برای پاکستان به منطقهیی تبدیل شد که نیروهای مسلحش بتواند به آن عقبنشینی کرده و دوباره جمع شوند و یک حالت دفاعی را علیه هند ترتیب دهند، اما این استراتیژی، ضرورت به یک دولت دوست در افغانستان داشت تا در صورت جنگ با هند، پاکستان بتواند از آن به نفع خود استفاده نماید.
موفقیت جهاد و مجاهدان علیه سربازان شوروی در افغانستان باعث شد تا اردوی پاکستان از این نیروها علیه هند در جامو و کشمیر تحت ادارۀ هند استفاده کند.
هدف پاکستان این بود تا حاکمیت هند را در این مناطق با چالش مواجه نموده و هند را مجبور به اعزام سرباز به منطقه نماید تا بدین وسیله، ظرفیت و توانایی هند را برای یک درگیری متعارف بین هر دو کشور کاهش دهد.
این طرح در سال ۱۹۸۸ اجرا شد. بهمنظور رد دخالت پاکستان، شورشیان در افغانستان آموزش دیده بودند، اما این نیاز به افغانستان دوست یا حداقل ناتوان در مقابله با پاکستان داشت.
افغانستان همواره به پشتونهای آن سوی دیورند به مثابۀ بخشی از ملت جداشدۀ خویش نگاه میکند. در زمان جنرال ضیاءالحق پاکستان بهدنبال کنترول ملیگرایی پشتونها در ایالت خیبر پختونخوا همراه با اجرای سیاستهای اسلامیزه بوده است.
پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی و ظهور جمهوریهای آسیای مرکزی، افغانستان به محل اتصال بازارهای انرژی آسیای مرکزی تبدیل شد، اما سقوط رژیم کمونیستی در افغانستان و ظهور یک جنگ داخلی، جاهطلبیهای اقتصادی و سیاسی را خفه نمود.
با این حال، هنگامی که طالبان در قندهار ظهور کرد، این گروه به بهترین ابزار پاکستان تبدیل شد. به وسیلۀ طالبان، پاکستان سرانجام موفق به عملی نمودن دکترین عمق استراتیژیک گردید، اگرچه اختلاف نظرها در مورد خط دیورند باقی ماند.
در پی حملات ۱۱سپتمبر، پاکستان تحت فشار قرار گرفت تا روابط خود با طالبان در افغانستان را قطع کرده و از دولت افغانستان حمایت نماید، اما مناطق قبایلی پاکستان به مکان امن هزاران جنگجوی طالب تبدیل شد.
سازمان استخبارات مرکزی پاکستان در حملات تروریستی در افغانستان بهویژه علیه منافع هند دست داشته است. دولت پاکستان همواره به این باور است که افغانستان بدون حمایت بینالمللی شانس کمی برای زنده ماندن دارد و افزایش حضور هند در افغانستان باعث شده تا پاکستان رابطۀ مستحکم خود با طالبان را حفظ نماید.
در حالیکه دکترین عمق استراتیژیک در دورههای متعدد تکامل و اقتباس شده، اما تردید چندانی نباید وجود داشته باشد که طالبان هنوز ابزاری برای امیال پاکستان است.
واضح است که اردوی پاکستان، افغانستان را محل مناسب برای نبرد نیابتی خویش با هند میبیند و دخیلنمودن پاکستان در مذاکرات به رهبری امریکا میان طالبان و دولت افغانستان اشتباه بزرگی بوده است.
در حالیکه در افغانستان نه امکان پیروزی کامل و نه صلح وجود دارد، نیروهای امریکایی هنوز در افغانستان حضور دارند. واشنگتن میتواند نتیجهیی را ترجیح دهد که بیشتر به منافع و امنیت آن باشد.