زبان از اجتماع واژهها ساخته میشود، اگر واژه نمیبود زبان هم نمیبود و جامعه نمیتوانست بدین حد پیشرفت کند. همین واژه است که زبان را با پیشرفتهای جامعه برابر میسازد. پس لازم است که واژه را به گونة کامل آن به بررسی گرفته و به صورت کامل بشناسیم.
در رابطه به واژه از گذشتهها نظریاتی موجود بوده، در ادیان و کتابهای آسمانی هم گفتههایی در مورد واژه وجود دارد، بر طبق عقاید یهودیان و مسیحیان، خداوند (ج) به حضرت آدم قدرت نامگذاری تمام چیزها را عطا کرد، وقتی که خداوند (ج) از خاک زمین تمام چهارپایان دشت و تمام پرندگان آسمان را آفرید و آنها را نزد حضرت آدم فرستاد تا بر آنها نامی نهد، و آدم تمام موجودات زنده را نامگذاری کرد و از آن پس به همان نام موسوم گشتند(2: 630) پس میتوان گفت که نامگذاری توسط واژه ها صورت میگیرد. در دین مبین اسلام هم چنین دیدگاهی وجود دارد، در قرآنکریم در سورۀ بقره آیۀ (31) خداوند (ج) متعال فرموده: «وعلم آدم الاسماءَ» (1: بقره، آیۀ 31)، از این آیۀ مبارکه واضح میشود، خداوند (ج) هنگامی که آدم را خلق کرد اسما را برایش آموخت. بنابراین میتوان گفت که اسم ها هم در حقیقت واژه ها اند و زبان هم از اجتماع همین واژه ها ساخته میشوند.
پس اگر خواسته باشیم که زبان را به گونة درست آن بشناسیم، لازم است که در قدم نخست واژههای آن را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. به خاطر این که واژه را به صورت درست و علمی برای مردم بیاموزانیم راههای گوناگونی وجود دارد، یکی از این کوششها فرهنگ نگاری است که بشر از گذشته ها به این کار توجه کرده و دست به نگارش فرهنگهایی زده اند. فرهنگ نگاری از فعالیتها و پژوهشهای طاقت فرسایی در عرصة زبانشناسی است، مجموع پرنسیپ های نظری و عملی به خاطر ساختن یک قاموس، فرهنگنگاری گفته میشود. تیوری فرهنگ نگاری با سطوح گوناگون ساختمان زبان در ارتباط است از قبیل معنا شناسی، واژه شناسی، دستور زبان و سبک شناسی.
کار در زمینةپرنسیپ های میتودیک فرهنگ نگاری، سازماندهی کار فرهنگ نویسی، ساختن فشها به منظور نگارش فرهنگ، تنظیم و شکل دهی آنها از وظایف عملی فرهنگ نگاری است. به منظور تدقیق نظری کاربرد واژه ها و عبارتها و به خاطر آموزش علمی زبان، فرهنگ اهمیت نهایت زیاد دارد (4: 132ـ 133).
فرهنگ نگاری از قدیمترین فعالیتهای زبانی است، امروزه در سراسر دنیا با استفاده از روشهای علمی انجام میشود. اما فرهنگ نویسی در جامعة ما هنوز هم بیشتر از شیوههای سنتی متأثر است و با معیارهای جهانی تناسب چندانی ندارد.
البته میتوان ادعا کرد که سنت فرهنگ نویسی در سرزمین آریاناسابقة طولانی دارد و ردّ آن را میتوان تا زمان ساسانیان دنبال کرد. تا کنون فرهنگهای متعدد و متنوعی برای زبان فارسی تدوین شده است که از آن جمله میتوان در قرنهای گذشته از «لغت فرس»، «صحاحالفرس»، «معیارجمالی»، «فرهنگ جهانگیری» و «برهان قاطع» نام برد. لیکن در قرن حاضر در رابطه به فرهنگ نگاری کارهای زیاد و با ارزشی صورت گرفته است (3: 68). کاری که در عرصة فرهنگ نگاری در گذشته ها صورت گرفته با فرهنگ نگاری معاصر تفاوتهای چشمگیری دارد. در گذشته ها فرهنگها غالباً توسط ادیبان تهیه و ترتیب گردیده که عمدتاً توجه آنها به ثبت لغات ادبی، به ویژه لغات شعری کهن یا منسوخ بوده است. اما غالباً امروز کدام فرهنگ هایی که تدوین شده اند، علاوه بر ثبت واحدهای زبانی کهن یا منسوخ ادبی، واژهها و ترکیبهای زنده و فعال زبان را نیز ذکر کرده اند. اما مشکل عمدهیی که در اکثر آنها مشاهده میشود فقدان روش علمی و توجه نکردن به مبانی زبان شناختی است. شاید علت اصلی این امر جوان بودن و نوپایی علم زبان شناسی در دنیا به طور عام، و در سرزمین ما به طور خاص باشد. ناگفته نباید گذاشت که زبان شناسی در فرهنگ نگاری به قدری کاربرد دارد و چنان تار و پود آن عجین شده است که امروزه در سراسر جهان فرهنگ های معتبر با استفاده از روشها و دستاوردهای این علم تدوین میشوند و به هیچ روی نمیتوان تدوین فرهنگ را بدون استفاده از علم زبان شناسی تصور نمود (3: 69).
فرهنگها را به طور کلی میتوان به دو گونه جدا کرد: دایرتالمعارفها و فرهنگهای زبان شناسی. در دایرتالمعارفها مفاهیم مربوط به بخشهای مختلف علوم، صنعت و کلتور توضیح میشود، در آن راجع به پدیده های طبیعی، حوادث مربوط به زندگی اجتماعی، اشخاص معروف معلومات ارایه میگردد. این گونه فرهنگها را «فرهنگ مفاهیم» و «دانشنامه» نیز میگویند.
در فرهنگهای زبان شناسی ارزش اساسی به واژهها و عبارتها داده میشود و آنها همه جانبه توضیح میشوند. این نوع فرهنگها انواع و اقسام مختلف دارند که عبارتند از: فرهنگهای تشریحی، فرهنگهای فریزیالوژیکی، فرهنگهای لهجه یی، فرهنگ های ترجمه یی، فرهنگهای سینونیمی، فرهنگهای ترمینولوژیکی، فرهنگهای ارتوگرافی، فرهنگهای معکوس و غیره (4: 133ـ 134).
در افغانستان در شرایط کنونی به فرهنگ نگاری توجه چندانی صورت نمیگیرد. در رابطه به زبان دری کارهای اندکی صورت گرفته که آن هم در محدودة لهجه ها بوده، تعدادی از دانشمندان ما فرهنگهای بعضی از لهجه ها را نوشته اند و در بقیه موارد کدام کاری انجام نداده اند و تمام اتکأ ما در این راستا به فرهنگهایی که توسط دانشمندان ایران نوشته شده میباشد. البته طوری که لازم و ضروری است در این مورد در زبان پشتو هم کار همه جانبه یی صورت نگرفته که بتواند تمام مشکلات مردم را برکنار سازد.
فرهنگی که به زبان پشتو تحت عنوان «ادبی ترمینالوژی» توسط پوهنیار سید اصغر هاشمی استاد پوهنتون کنر، تهیه و ترتیب گردیده. فرهنگ ترمینولوژی در عرصة فرهنگ نگاری در بین گویندگان یک زبان از جایگاه خاصی برخوردار میباشد. فرهنگ ترمینولوژی برای فراگیری اساس های علوم گوناگون یاری میرساند. گستردگی این گونه فرهنگها گواه پیشرفت و انکشاف علم و تخنیک میباشد و بدین گونه ترکیب لغوی زبان را غنا میبخشد. در این گونه فرهنگها نه تنها واژه ترجمه میشود، بلکه عبارت را نیز از یک زبان به زبان دیگر بر میگردانند. البته ترمینولوژیهای بین المللی که خصوصیت عمومیـملی را پیدا کرده اند، در فرهنگ ترمینولوژیکی ترجمه نشده عیناً آورده میشود؛ چون: دموکراسی، ریالیزم و غیزه (4: 149).
قابل یاد آوری است که کار آقای هاشمی در این راستا یک فعالیت باارزشی محسوب میگردد. این فرهنگ تا حد زیادی میتواند مشکلات جوانان ما را حل نموده و قناعت شان را فراهم نماید؛ زیرا نامبره در نوشتن این کتاب نیازمندیهای جونان را در نظر گرفته، اصطلاحاتی را که جوانان همیشه دنبال معنای آن می گشتند، این کتاب به گونة روشنی جوابگوی پاسخ های شان میباشد. در این فرهنگ اصطلاحات علمی، اصطلاحات مربوط به زبان شناسی و اصطلاحات ادبی را که به آوردن مثالهای شعری به وجه احسن آن توضیح و تشریح کرده است.
منابع و مآخذ
1ـ قرانکریم.
2ـ فرامکین، ویکتوریا، رادمن، رابرد. (1386). درآمدی بر زبان و زبان شناسی، ترجمة محمود الیاسی، سبزوار: انتشارات دانشگاه تربیت معلم سبزوار.
3ـ قطره، فریبا، «نقش زبان شناسی در فرهنگ نویسی امروز»، فرهنگ نویسی، دورة اول، شمارة اول، دی 1386.
4ـ یمین، محمد حپه ۱۰۲۰ م کال