سیمای اثری که تاریخ وار است، عموماً عتیق، باستانی یا قدیمی شناخته می شود. موزیم ها و محلات فروش این قبیل مصنوعات که گذشته ی فکری، فرهنگی و مدنی بشر را نشان می دهند، اسناد وافر در تایید تاریخ ملت هایی ست که مشخصه و مولفه دارند.
در کوتاه تلخیصاتی در این سلسله (روشنگری ها) کتاب های مهمی را معرفی می کنیم تا دقت مان زایل نشود؛ و اما آیا هر اثری کهدر ظاهر، سیمای تاریخ وار می دهد عتیقه، باستانی یا قدیمی است. بررسی روشنگری های دو دهه ی اخیر نشان داده است که در کنار سعی برای نشر انبوه آثار دروغین و جعلی- نوشتاری، ضمیمه ی های تاییدی (آثار غیر کتبی) زیادی نیاز بوده اند تا در جهت تایید کتبی که منتشر کرده اند، گواهی دهند مساله «ادعایی» نیست.
ظاهر موزیمی که قرن هاست در جغرافیای های استعماری و تحت نظر (عمق استراتیژیک) طرح کرده اند، هر بیننده ای را به راحتی فریب می دهد که آگاهی کارشناسانه و دقت لازم برای کشف مساله را نداشته باشد. یک اثر انتیک، بیننده ی معمولی را خیلی زود به تایید کتبی می کشاند و از همین جاست که ساخت و ساز برای تولید آثار جعلی- عتیقه، هم تجارت دارد و هم تاییدی بر همان طوماری ست که به بیشتر به نام تاریخ باستانی- قبل از اسلام، تحویل مان داده اند. در کابل خودمان، جاده ی معروف به انتیک فروشی، یگانه محلی نیست که تاریخ می فروشد، بل محل تولید انبوه تولیدات تاریخی- جعلی است که گاه به نام صنایع دستی، جلب مشتری می کنند.
قبلاً در سلسله روشنگری های ویژه، اثری را معرفی کردیم (رنج های بشری) که نوع دیگر نگرش تاریخی را از حاشیه ها در متن هایی تبیین می کرد که اصل مساله ی مهم در معضل گرایش های تعصب اند. کتاب «باستان شناسی تقلب و …» اثر دیگر از همان صاحب اثری ست که در بازنگری بر قرائت دگم تاریخی، دلیل و اسناد می آورد تا در هیچ کجای اغماض بر قضایایی که کتبی و انتیک اند، اغماض نشود.
«گفتار های تاریخ نگاری انسان گرا و پسا استعماری در باره ی باستان شناسی سیاسی و سلطه گری، آسیمیلاسیون و هژمونی فرهنگی، تقلب و پنهان کاری در تاریخ عصر باستان، تحریف منابع و تحریک توده ها، کشفیات تقلبی و آثار باستانی مجعول، کتیبه ها و متون نوساخته، شخصیت ها و نام های تخیلی و …» زمینه هایی اند که در کتاب «باستان شناسی تقلب و …» می خوانیم تا چه گونه گی کارخانه ای رونما شود که با ارایه ی امتعه ی تاریخی- عتیقه در پی رخنه در ذهن ملت هایی ست که با تقدم بر مافوق و مادون، مرز های تعصب بسازند و در آستانه ی این مانع بنویسند: ورود ممنوع!
اخبار زیادی در حاشیه ی برنامه های فرهنگی، برودکاست شده اند که بر موج سرور و هیجان می افزایند. اهدای چند حیوان خشتی و خاکی، تندیس های جانورانی که انقراض نسل شده اند و بالاخره بقایای آن جانوران انسان نما که تاریخ، فاتح می خواند، به مراجع جهان سومی تحویل داده می شوند تا در کنار بیرون رفت از سردرگمی «چرای عدم تایید آثار مکتوب- جعلی» مشغول شوند قرن ها پس از سلسله های عتیقه، آثار عتیقه ی آنان گواه آن دروغ های تاریخی اند.
کتاب «باستان شناسی تقلب و …» نیز مجوز نشر نگرفت، زیرا دل کندن از مجموعه ی تولیدی ساخت کارخانه های تقلب استعمار، رنگین اند و هنوز خیلی مانده تا به نتیجه ای برسند که این ها مُهر تایید نه، بل هم نوع تقلب اند.