گذارنده و تخلیص: غوث جانباز
آقای آندری سیرینکو* Andrei Serenko به سلسه نشر گذارشات غوغا برانگیز و همچنان بحث برانگیز در باره فعالیت های شبکه های جاسوسی کشور های مختلف در جهت افغانستان، این بار نیز مطلب تازه ای را تحت عنوان ” شبکه های جاسوسی برتانیه و پاکستان بازی جدید مشترک را در افغانستان آغاز نموده اند” به نشر رسانده که در ذیل بخش های مهم آنرا برگردانده خدمت تان تقدیم می نمایم.
” تقریبا سه – چهار روز قبل** هیأتی شبکه جاسوسی پاکستان آی. اس. آی. عازم استانبول و انقره (ترکیه) گردیده بود.
بربنیاد اطلاعات منابعی که با اوضاع بخوبی آشنائی دارند، مأمورین استخبارات پاکستان ملاقات های جداگانه را با پنج تن از سیاست مداران مشهور افغانستان که در حال حاضر در مهاجرت قرار دارند، دیدار های را انجام دادند. این پنج نفر مربوط به حلقات قومی – سیاسی افغانستان استند.
در زمره ای کسانیکه فرستاده های آی. اس. آی. با آنها ملاقات نمودند : عطا محمد نور، صلاح الدین ربانی، محمد محقق، عبدالرشید دوستم و عبدالرب سیاف قرار داشتند.
– قرار معلومات، این ملاقات ها در فضای گرم و دوستانه صورت گرفته و گفتگوها در باره همکاری های متقابلا مفید بوده است.
– پاکستانی ها به “مهاجرین سیاسی افغانستان ” اشاره نموده اند که می توانند مذاکرات را با طالبان معتدل به کمک آنها [پاکستانی ها] در رابطه به تشکیل حکومت ائتلافی به راه اندازند.
– هیأت پاکستان تأکید نموده که نظام طالبانی [امارتی] در کل باید نگهداشته شود، لیکن امکان اصلاحات، تشکیل حکومت ائتلافی به اشتراک همین پنج نفر که در فوق از آنان نام گرفته شد، ممکن است.
– به باور پاکستانی ها، طالبان معتدل آنهائی استند که به “حرف اسلام آباد گوش می دهند، آماده اند حکومت ائتلافی را تشکیل دهند، از حمایت تی. تی. پی. دست بکشند و خط دیورند را به رسمیت بشناسند.”
– ظاهرا ملاقات های دوستانه ترکیه نتیجه بخش و سازنده بوده اند.
– به قول منابع که آندری سیرینکو به آن استناد می نماید این ملاقات ها از جانب پاکستانی ها “ضمایم سخاوتمندانه و حقیرانه پولی” نیز همراه داشته اند.
– به قول آقای سیرینکو، پس از “ملاقات ها با دوستان پاکستانی” عطا محمد نور بلافاصله به طرفداران خود در ایران مبلغ ۶۰۰ هزار دالر حواله نموده است.
ترتیب و تنظیم “ملاقات های دوستانه” در ترکیه توسط کی و چگونه صورت گرفته بود؟
قبل از “دیدار های دوستانه”، دو تن از مأمورین استخباراتی برتانیه با همین ذوات، یعنی نور، محقق، ربانی، دوستم و سیاف ملاقات های مقدماتی را انجام داده بودند.
– یک تن از این برتانوی ها که مایکل سیمپلی نام دارد در میان افغانها شهرت کافی داشته، و او را به حیث افغانستان شناس، دیپلومات و شرق شناس و همچنان مأمور استخبارات می شناسند. مأمور دومی کمتر ورد زبان ها بوده او ماروین نام دارد، لیکن تجارب حرفه ای او کمتر از سیمپلی نیست.
مایکل سیمپلی به زبان های پشتو و دری کاملا بلد بوده، در حالیکه ماروین آیرلندی تبار به زبان های ازبیکی و فارسی بلد است. سیمپلی در برنانیه از افغانستان و پاکستان شناسان پیش قدم به شمار می رود. تخصص ماروین بیشتر کارشناسی در حوزه ازبیکستان و آسیای مرکزی است.
– منابع تذکر می دهد که سیمپلی و ماروین در حال حاضر هر دو تقریبا به طور دایمی در پاکستان به سر می برند، و از آنجا صرف به ترکیه، امارات متحده عربی و قطر به منظور انجام ملاقات ها با سیاست مداران مختلف افغان و همچنان به لندن جهت ارائه گذاراشات کاری سفر می نمایند.
– طوریکه اشاره شد، قبل از سفر هیأت پاکستانی، همین دو جاسوس ماهر انگلیس به ترکیه رفتند تا دیدار های دوستانه مأمورین آی. اس. آی. را با :سیاسیون مهاجر” افغانستان ترتیب و تنظیم نمایند.
– برتانوی ها و پاکستانی ها در انقره و استانبول هماهنگ یافته و در ترکیب یک تیم واحد کار کردند. نخست سیمپلی و ماروین با افغانها “کار سیاسی” انجام دادند، و آنها را فراخواندند تا با مأمورین پاکستانی داخل همکاری سازنده شوند. در واقعیت کار اصلی را برتانوی ها انجام دادند، پاکستانی ها صرف آنرا مرمت کاری نمودند.
– در کنار سایر توصیه ها و مشوره ها، برتانوی ها و پاکستانی ها به “مهاجرین سیاسی” افغانستان پیشنهاد نمودند تا یک “دفتر اپوزیسیون متحد” را در پاکستان، در همجواری افغانستان باز نمایند. “مهاجرین سیاسی” ظاهرا با این پیشنهاد کدام اعتراضی ابراز نداشته اند.
– احتمال آن می رود که همچو یک دفتری پس از کنفرانس “دوحه – ۲” در پاکستان باز گردد.
اهداف نهائی سفر های مأمورین استخباراتی انگلیس و پاکستان به انقره و استانبول چه می تواند باشد :
۱. بازی بزرگ کمافی السابق ادامه داشته و در آن برتانوی ها و پاکستانی ها یکجا و با یک پلان مشترک عمل می نمایند. اجزای اساسی پلان مشترک:
الف- تشکیل ايتلاف جدید، به مدیریت مشترک لندن و اسلام آباد،
ب – ادغام بعدی مخالفین مقیم خارج ( عمدتا مقیم ترکیه) در حکومت آینده افغانستان.
٢. امیدواری های خوشباورانه در مسکو، پیکن، تهران و کشور های آسیای مرکزی در پیوند به ایجاد “اجماع منطقه ئی” با شکست کامل و قطعی مواجه گردیده است.
پاکستان نه تنها در راستای این اجماع کار نمی کند، بلکه معکوس آن عمل می نماید، و طوریکه دیده می شود، در کار خود کامیاب هم است.
۳. ترکیه در “بازی بزرگ” با برتانوی ها و پاکستانی ها عشوه گری نموده و برای دسترسی به برنامه کلان “تفاهم – اجماع” میان طالبان معتدل و “مهاجرین سیاسی” مقیم ترکیه همکاری مبذول می دارد.
٤. شکی نیست که در عقب ستراتیژی ظریفانه برتانوی ها و پاکستانی ها سایه ای حضور واشنگتن مشاهده می شود. امریکائیها حسب معمول با دستان دیگران عمل می کنند. واشنگتن کوشش می کند در این مرحله به طور مستقیم در قضیه داخل نشود،
مسوولیت سیاسی نگیرد تا به این ترتیب میدان وسیعتر تری برای اقدامات اساسی و انجام مانور ها در آینده داشته باشد.
۵. روسیه با آنکه وسوسه های را از خود در جهت افغانستان نشان می دهد، لیکن کدام دست آوردی قابل توصیفی در این زمینه ندارد. تحکیم مواضع روسیه در افغانستان دیده نمی شود. فرصت ها با نمایش و تظاهر بی رنگ و پژمرده به هدر می رود.
سفر های عاری از محتوا و بدون عواقب مأمورین دولتی روسیه به کابل، دور زدن های لفظی در باره “فارمت مشورتی مسکو” (که دیریست دیگر در ترکیب کنونی بی نفس شده)، امضای بی شمار “پروتوکول های تفاهم” با طالبان و ارسال کمک های بشری نچندان ملموس و بالاخره دیدار های بدون پیامد با نمایندگان اپوزیسیون؛ این ها همه اقداماتی اند که یک بار دیگر بر میان تهی بودن ستراتیژی افغانی کرملین صحه می گذارد.
* مدیر مرکز مطالعات پالیسی های افغانستان(روسیه)
** این مطلب به تاریخ ۱۴ فبروری سال روان نگاشته شده است.
مطمٔن باشید که شبکه های جاسوسی ۴۹ مملکتی که به افغانستان حمله و داخل شدند و مدت بیست سال پیشرفته ترین و خورد ترین آلات جاسوسی را در هر جاه نصب و تعداد بی حساب جاسوس های تربیه شدهٔ خویش را آموخته و خصوصا در تاجک و ازبک و ترکمن و غیره که پلانهای دیگر درقبالخودو فعال اند.