سه شنبه, مې 21, 2024
Home+"من ناوقت های شب با سرکرده های طالبان ملاقات می نمودم"

“من ناوقت های شب با سرکرده های طالبان ملاقات می نمودم”

ترجمه و اختصار : غوث جانباز

دمیتری ژیرنوف، سفیر فدراسیون روسیه در کابل تحت حاکمیت گروه طالبان، در دو سالگی غصب قدرت توسط طالبان با ناتالیه پورتیکاووا Natalia Portyakova خبرنگار روزنامه مشهور روسیه “ایزویستیا” مصاحبه ای مفصل و جالبی را انجام داده که در ذیل بخش های اساسی آن ارائه می گردد :

“فضا نسبت به گذشته تغییر نموده است. یکی از صحنه های بارزی که توجه را به خود جلب می نماید : در کوچه ها همان زرهدار های امریکائی به نظر می‌رسند که فقط دو سال پیش از رژیم دست نشانده ( مطابق متن روسی марионеточный режим) دفاع می نمودند، لیکن این زرهدار ها اکنون در دست طالبان قرار دارند. روی آنتن های زرهدارها پرچم های سفید رنگ طالبان آويخته شده است. روی ديوار ها تقریبا هر سو شعار ها و نقاشی های به نفع طالبان به نظر می رسند. شهر تمیز تر شده، شاروالی آشغال های را که از گذشته باقی مانده، برمی‌دارد.

– تعدد گزمه ها در شهر کاهش یافته است. در بسیاری از جا ها دیوار های سمنتی و سایر موانع برداشته شده، لیکن هنوز هم در بعضی نقاط باقی مانده است.

– ترانسپورت شهری نظم بیشتر یافته است. میدان هوائی کابل ترمیم و صفا کاری گردیده است. آنجا گلها سرکشیده و فواره آب در فوران است.

– زنان حین گردش در کوچه های شهر باید لباس شرعی به تن داشته و با محرم باشند؛ گرچه این قاعده همیشه رعایت نمی شود.

– تعداد زنان در کابل کم شده است. کسی که توانست به خارج رفت، عده ای به ولایات دیگر نزد اقارب خود رفتند، چون نرخ زندگی در کابل بسیار بلند رفته است، بقیه در خانه های خود نشسته اند. دروازه های مکتب، پوهنتون و دفاتر های کاری به روی دختر خانم ها مسدود است.

– تجمع جوانان مثل سابق در شهر مشاهده نمی شود.

– صبحگاهان زنان بیوه و بدون سرپرست در کنار خبازی ها صف می بندند، تا اندکی نان رایگان را به دست بیاورند.

– تعداد گدا های روی سرک ها ظاهرا کاهش یافته است. طالبان در سدد آن اند تا به خانواده های بدون سرپرست کمک برسانند. – طالب ها با معتادین مواد مخدر مبارزه می کنند. معتادها دیگر در زیر پل قرار ندارند.

– در کل، کابل مانند هر شهر دیگر شرقی منحصر به خود باقی مانده است. در بازار ها همهمه، شور ماشور جریان دارد. دست فروشان، حمالان با کراچی های کوچک خویش پائین و بالا می روند، غرفه ها و دکان ها باز اند. کسیکه پول دارد، تقریبا هر چیز را می تواند خریداری نماید.

– طالبان توانستند که اقتصاد را کم و بیش از سقوط نگهدارند، لیکن وضعیت اقتصادی با آنکه خوب نبوده، هولناک نیز نیست. و این مهم است. علیرغم ویرانگری های که بیست سال اشغال افغانستان توسط قوای ناتو به بار آورده، غرب تحریم ها را وضع نمود و امریکا دارائی های اسعاری این کشور را به غارت برده، ترس از به وخامت گرائیدن وضعیت اقتصادی وجود داشت.

– کمک های بشری، از قبیل مواد خوراکه، ادویه جات، کمپل و خیمه ها را که ما (روسیه) ارائه داشتیم بسیار به موقع بود. افزون بر آن، افغان ها به خاطر تأمین بلاوقفه مواد سوخت از ما مشکور اند.

– بودیجه کشور به سختی سر و سامان میابد؛ به همین علت ارائه کمک ها و خدمات اجتماعی طوریکه ما از آن ادراک داریم، در اینجا صورت نمی گیرد، حاکمیت کنونی (طالبان) به آن رسیدگی کرده نمی تواند. اکثر مردم، از صفا کار پاپوش ها گرفته، الی مزدور کار در وضعیت نیمه گرسنه به سر میبرند. در عین حال، در شهرهای کلان وضعیت بهتر است. معاش ها در پوهنتون ها / دانشگاه ها افزایش خوبی داشته، اینکه معاش ها به طور منظم پرداخته می شوند یا خیر، آگاهی ندارم.

– طالب ها کوشش می نمایند به یک ترتیبی دست مستعضفین را بگیرند. این واقعیت دارد. آنها [طالبان] مالیات مخصوص را برای مستضعفین جمع آوری می نمایند. از افزایش قیمت های مواد اولیه از قبیل آرد، برنج، شکر، روغن نباتی جلوگیری می کنند. در برخی موارد این اقدامات به زور میله تفنگ، در پاره موارد با توسل به معیار های معمول در بازار های مشرق زمین و در سایر موارد با دعا و کلمه اجرائی می شود.

– مردم در اینجا، احتمالا در زمان اتحاد شوروی زندگی خوبتر داشتند، وقتیکه واگون پر از بارها یکی پی دیگر کمک های اتحاد شوروی رادبه این کشور میرساند. آبادی های زیربنائی که آنگاه صورت گرفت تا اکنون اساس اقتصادی افغانستان را تشکیل می‌دهد.

– در این کشور بیش از ۱۵۰ هزار مسجد است، و این دقیقا همان تکیه گاه ساختار اجتماعی بوده که طالبان در پی توسعه آن است.

– ماحول اقتصادی پارتیزان های دیروز (طالبان) که در طول تمام زندگی به طور مخفیانه جنگیده اند، عادی و بسیط است؛ البته این اقتصاد در بطن خویش پیچیدگی های را با “دهلیزها” و “زیر زمینی ها” هم دارد. در حال حاضر، در واقعیت یک سوال مطرح است، چگونه زنده‌ ماند.

– افغانستان کشوریست که در آن جاده های اساسی (معیاری) وجود ندارد، فابریکه ها فعالیت ندارند، اینجا هنوز با داس درو و زمین را با گاو قلبه می کنند. داشتن کود کیمیائی و دانه های با کیفیت برای کشت پولدار بودن معنی میدهد.

– واقعیت این است که طی دو سال حاکمیت طالبان اقتصاد توسعه نداشته است. طالبان عمدتا به تاجران در بازار ها اتکا نمودند، چون پول در آنجا در دوران است. در گمرکات و جمع آوری مالیات نظم را تأمین نمودند، قاچاقچیان را زیر فشار گرفتند، چرخش اسعار را مدیریت نمودند.

– طالبان ادراک آنرا دارد که با کمک های بشر دوستانه مشکلات اساسی را نمی توان حل و فصل نمود؛ باید صنایع و زیربناه ها را در کشور ایجاد نمود، تا از تورید برق، مواد سوخت، مواد تعمیراتی، مواد خوراکه از کشور های دیگر نیاز نباشد.

– از جانب دیگر غربی ها تصمیم ندارند ویرانگری های خود را در افغانستان جبران نمایند.
– برای طالبان به رسمیت شناختن و کسب مشروعیت بسیار اهمیت دارد. طالبان درک می کنند که به رسمیت شناختن نه تنها از نظر تعیین و تثبیت موقف بدای شان مهم است، بلکه دورنمای ایجاد پروژه های بزرگ اقتصادی در پیوند مستقیم با کسب مشروعیت نظام دارد. برای جلب پروژه های بزرگ عمرانی به سرمایه گزاری های جدی، به شمول بیمه و کسب تضمین ها از طریق ساختار های اقتصادی بین المللی نیاز است.

– صادقانه بگویم، اینکه طالبان در ابتدا وعده داده باشند که تقاضا های جامعه بین المللی را بدون قید و شرط عملی می نمایند، شخص خودم به یاد ندارم. پس از غصب قدرت من با سردسته های طالبان تماس های پنهانی داشته ام. در آن ایام طیاره های بدون سرنشین امریکا در پی شکار سر دسته های طالبان بودند. ملاقات ها معمولا ناوقت شب، وقتی هوا تاریک می شد، صورت میگرفت. آدرس ها نامعلوم بوده و در حاشیه های کابل به وقوع می پیوستند. در باره مکان و زمان ملاقات به ما در آخرین لحظه خبر می دادند. به یاد دارم که از من مرد های ریش دار، سر تا پا مسلح، تفنگ ام – ۱۶ در دست و ملبس با یونیفورم نظامی استقبال می نمودند. دیده می شد که سلاح‌ ها تازه از سلاح کوت های ناتو برداشته شده بودند.

– در اتاق ملاقات بخاری روشن می بود. سردسته های طالبان با مهمان نوازی به من غذای محقر افغانی تعارف می نمودند. ملاقات های ما غالبا دیر دوام می کرد و چند ساعت را در برمی گرفت. در ابتدا اندکی تشنج محسوس می بود، لیکن سپس فضا خودمانی می شد.

– برگردیم به اصل موضوع. طالبان از همان آوان با تمام صراحت خاطر نشان می ساختند که از پلاستیک ساخته نشده اند. به نظر من، هرگاه طالبان از نرمش کار می گرفتند، امریکائیها را از کشور رانده نمی توانستند. به این ترتیب، گفته می توانم که من کدام دینامیک منفی را در روش طالبان مشاهده ننموده ام.

– در اجلاس عنقریب فارمت مشورتی مسکو راجع به افغانستان سه موضوع اساسی محور بحث خواهند بود:

– فراگیر بودن ساختار دولتی افغانستان
– مبارزه با تروریزم
– مجادله با مواد مخدر

– در زمینه اشتراک نیرو های بدیل اتنیکی، سیاسی و مذهبی در حاکمیت افغانستان، هنوز کدام پیشرفتی صورت نگرفته است. منتظر می باشیم، شکیبائی را از دست نمی دهیم.
– طالبان گروه داعش را می کوبد، و این واقعیت دارد.

– در قسمت حجم دوران مواد مخدر، هنوز وقت است نتیجه گیری نمائیم؛ گرچه کار های صورت گرفته و اهداف تعیین و اعلام شده اند. روی این موضوع در شهر قازان، مرکز جمهوری تاتارستان حین اجلاس فارمت مسکو نیز مباحثه صورت خواهد گرفت.

– ما روی آن کار می کنیم که اجلاس آینده فارمت مسکو موثر و مفید واقع شود.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب