دودیال
Access to Online Afghan Textbooks Program
این نوشته نیز شاید مانند نوشته ی قبلی ام یک خوشبری برای اهل دانش و مراکز علمی باشد. در چند نوشته ی قبلی؛ خوشخبری نشر آثار علمی، مانند: کتاب بیولوژی ، زونهای اقلیم…، گیاهان (نباتات) طبی… خدمت هموطنان ګرامی نشر نموده بودم. من که در هر نوع شرایط و حالات درجستجوی کتاب ام، عادتم است بعد از سه- چهار روز خبری از کتاب فروشیها می ګیرم. طی هفته ی گذشته خواستم از آن مجتمع فرهنگی دیدن نمایم که در محل پل سرخ(کارته سه) به شمول یک کتاب فروشی، دارای بخشهای فرهنگی دیگر و از جمله تدویر بعضی برنامه های فرهنگی و حتا آموزش داستان و اساسات ژورنالیزم، فن سخنرانی و نمایش گالری بود، متاسفانه اکنون سقوط نموده وطبق گفته مغازه داران همجوار؛ ایشان کتب شان را یا لیلام ویا هم بخشش نمودند، روی دروازه و کلکینها مملو از گرد وخاک بود. تجمع چند جوان تحصیل کرده و کتابخوان در آنجا حال به یک خاطره تبدیل شده. ولی ازطرف دیگر در چنین وضع پریشاان اطلاع یافتم که اکسوس بازهم به کار خویش آغاز نموده است. بااطلاع ازاین خبر خوب، عازم ده بوری گردیدم. متصدی این مرکز نشراتی جناب ناصری تشریف نداشتند، ولی معاون ایشان ساحل را یافتم. او نیز غرق اندیشه کسات بازار کتاب بود. روز دیگر خبر از میوند جان(پسر شادوران نصیر عبدالرحمن – موسس و مالک مرکز نشراتی سبا) را گرفتم، او فقط در فکر تمام شدن چند جلد کتاب موجود در (دوکانش) بود تا بااتمام آن آخرین نشانه از آن مرکز فرهنگی را ببندد که سالیان قبل و در دوران مهاجرت ازیک کاروبار بسیار کوچک (نصیر لیزر پرنت) در گل حاجی پلازا آغاز و تا یک مرکز بزرگ و مجهز “سبا” در قصه خوانی پشاور و بعد مرکز نشراتی “سبا(میوند)” در کابل -جوار ماشین خانه( نزدیک لیسه انصاری) -شهرت یافته بود، ولی این مرکز فرهنگی و نشراتی که زمانی آثار وکتب نشره شده خود را تا ایالات متحده، لندن وکاندا میفرستاد، اکنون فقط منتظر اتمام چند جلد کتاب باقیمانده اند که شاید تا ماه دیگر دکانش را بسته نماید. در جوی شیر وضعیت نماینده گی امیری را نیز خبر میگیرم، آنها نیز شاکی اند، مرکز نشراتی عازم، انتشارات سعید …. (کتابفروشیهای سردیوار) پل یاغ عمومی فقط( روز میچلانن). وقتی از دیدن هرکدام فارغ میگردم، خیابان فردوسی، ILMI KETABKHANA، Global Publication, PAK IMPERIAL BOOK DEPOT, و کتب نشر شده KALYNI,PEARSON, MC-Graw HiLL Comp. وصد ها مرکز نشرو طبع کشور های دور و نزدیک به یادم می آیند.
این قلم مصروف کار در یکی از کتابخانه های تهران
به خاطر دارم که در لاهور و اسلام آباد بعد از ساعت چهار عصر الی ۱۱شب صف های طولانی در مقابل کتاب فروشیها بسته میشد، در ایران، درکتابفروشیهای خیابان فردوسی نوتهای زیادی پنج صفر دار را کتاب خریداری نموده ام، کتابهای دست دوم منتشره مشهور ترین کمپنیهای طبع نشر امریکایی و انګلستان(اکسفورد) وتازه ترین چاپ های ( سپنګر) را به قیمت نسبتاً ارزان از کتابفروشیهای دهلی، ممبی، اګره و راجستان دریافت نموده ام. در اګره حتا یک جوان بیست ساله که فقط ظاهراً یک عکاس است، بعد از فوتوګرافی توریستها ظرف نیم ساعت در کارخانه کوچک اش در نزدیک تاج محل یک کتاب با صحافت اعلی آماده میسازد که عکسهای گوناگون از کنار ها وزوایای مختلف تاج محل و سایر آثار تاریخی؛ به شمول معلومات تاریخی، ادرسهای هوتلهای مشهور، جاده های معروف و سایر اماکن و یکی هم ادرس خود ناشر را درمقابل چند کلدار هندی برایت آماده میسازد و دارای عاید سرشار ازین مدرک اند، اما مهمتر آنکه این جوا با این کارخود تمام سرزمین هند را با تمام داشته های تاریخی و معنوی برایت آماده میسازد. این یکی از نمونه های پیشرفت طبع ونشر و مشاغل امروزه بود که تقدیم نمودنم. اینکه توجه به کتاب چقدر باعث رفاه و ترقی سایر ملتها گردیده است؛ از هیچکس پنهان نیست. اما!
باوجودیکه در کشور ما طبع، نشر، تذهیب و چاپ کتب سابقه ی درخشان ودیرینه دارد( ۹۰۰سال قبل دوره ی، علیشیرنوایی و خطاطی،تذهیب و نشر صدها کتاب ودواوین را فراموش نمی کنیم)، ولی طی وقفه های، نسبت بحرانهای مختلف این سلسله با موانع و سکتګیهای روبرو شده است. با وجودیکه شمس النهار، سراج الاخبار، امان افغان، انیس و سایر نشرات دولتی در دوران افغانستان معاصر درتنویر اذهان رول خود را داشتند، بعضی نشرات نخستین خصوصی مانند مطبعه رفیق و غیره نیز همت نموده ،مصدر خدماتی گردیدند. در جنب بیهقی، صکوک، مطبعه معارف، وارسته، شعاع… ومطبعه دولتی به تدریج سکتور خصوصی طبع ونشر خدمات مفیدی را انجام دادند و طی سالهای اخیر شمار چنین مراکز نشر وطبع به صدها رسید.
درین زمره ریاست نشرات پوهنتون کابل و پولیتخنیک( که در اوایل مدیرت وبعداً به آمریت ودر اخیر به ریاست ارتقا نموده بودند، در چاپ ونشر کتب درسی نیز همت گماشتند و خدماتی بزرگی را اجرا نمودند. در آن زمان سیستم نشر همانا گستدنر و ستینوفکس بود. در دهه ی شصت مطبعه وزارت تحصیلات عالی دارای طبع حروفی، لینوتایپ، افیست و حتا زنگوگرافی گرافیک نیز گردید. حتا نقشه های پیچیده را طبع نمود. طی جنگهای تنظیمی که در افغانستان تمام مطابع طعمه حریق شده بودند، درسال ۱۳۸۳کشور ایران طبق یک قرارداد چند عنوان کتب درسی پوهنخی های سابقه دار پوهنتون (مانند: فارمسی، ساینس، انجنیری، زراعت و زمین شناسی) را توسط نشرات (سمت) در تهران چاپ نمود. این یک خبر بسیار نیک برای محصلان بود. بعد وزارت تحصیلات عالی مطبعه خود را طبق تکنالوژی پیشرفته مجهز ساخت و زمانیکه شادروان پوهاند حسنیار وزیر تحصیلات عالی بودند، به مطبعه وزارت توجه نمودند، تااین هنگام کارمندان بسیار وفادار سابقه دار وزارت هنوز در قید حیات و حاضر دروزارت بودند، یکی از آنها لطیف خان آمر مطبعه ی وزارت بود. درین هنگام طبق مکتوب وزارت یکی از کتب درسی ام را تحت عنوان ( طبیعی منابعو اقتصاد) برای نشر به مطبعه ی وزارت رسماً ارسال نمودم که تقریظ آن توسط پوهاند غلام نقشبند ناصری آمر دیّارتمنت جنگلات و منابع طبیعی تحریر گردیده بود، وزیر صاحب که خود زمانی در همین دیپارتمنت استاد بودند، حکم فوری چاپ کتاب را صادر و قبل از نشر برایم تبریکی دادند. عبداللطیف خان در دیزاین و قطع وصحافت از هیچ نوع تلاش دریغ نورزید. بعد همین آمریت چندین عنوان کتب درسی بسیار ضروری و مفید استادان پوهنځیهای مختلف را نشر نمود، اما به تدریج آمریت، به ریاست ارتقا نمود، ومعمولاً سخنګوی وزارت در راس آن قرار میداشت. بعد از سالیان ۲۰۱۰مطبعه وزارت بنا بر تقلیل در بودجه فقط مجله “بازسازی” را نشر نمود و سلسله چاپ کتب درسی روبه رکود رفت.
در چنین وضعیت نابسامان؛ طی سالهای اخیر محترم دوکتور یحیی وردک بحیث مشاور وزارت تحصیلات عالی تقرر حاصل نمودند. ایشان طبیب اند و مشکل پروسه درسی را بسیار خوب تشخیص نمودند. جناب داکتر صاحب وردک در ابتدا پروژه چاپ کتب درسی پوهنځی طب را آغاز و بعد به سایر پوهنځی ها توسعه بخشیدند. ایشان فندهای مختلف را در کشور جرمنی برای دوام این پروژه نیک ثمر تدارک دیدند و صادقانه این خدمت بزرگ ملی را به پیش بردند ، تااکنون ایشان در حدود ۵۰۰ عنوان کتب مختلف را چاپ وبرای تمامی پوهنتونهای دولتی کشور ارسال نموده و کتابخانه های جدیدالتاسیس این پوهنتونها را غنی تر ساختند. در نتیجه نیازمندی شدید محصلان برای کتاب رفع و درپروسه تدریس با استادان کمک بی شایبه صورت گرفته است. تمام استادان پوهنتونهای کشور از این خدمت داکتر یحیی وردک ممنون اند. اکنون این پروژه تحت عنوان (برنامه ی دسترسی آنلاین به کتب درسی Access to Online Afghan Textbooks) انکشاف بیشتر نموده است، که پوهنتونهای کشور این همکار گرامی را باخو دارند، کارهای شان درخشان و مثمر بوده و از مدت چند سال همچنان میدرخشد. یکی از خصوصیات این پروژه خدمات علمی آنست که کتابها معه ی سی دی اند، خوشخبری دیگر اینکه، در ویبساید (www.ecampus-Afghan.org) موجود بوده و قابل دانلود اند. در وضعیت کرونا که دروس وصنف حضوری با مشکلات روبرو شد، یا زمانیکه محصل کمتر به کتابخانه دسترسی داشته باشد و درحال نابسامانی که بعضاً استاد وبعضاً محصل رسیده ګی لازم نتواند، ویبسساید مذکور اهمیت بیشتر دارد. متاسفانه پوهنتونهای افغانستان در حالت کنونی با تمام مشکلات فوق روبرو اند، پس در چنین حالت تلاش برنامه “دسترسی آنلاین به کتب درسی” یک غنیمت بزرگ وخدمت شایان قدر است.
مژده پوهاند دودیال صاحب و تلاش اش برای جمع اوری کتب و در خدمت دانش اموزان و مراکز علمی قرار دادن مرا بیاد مفاهیم از احادیث نبوی در باب علم فرو برد؛ علم ګمشده ئ مومن است،هر کجا ان را می جوید وبدنبال ان می رود۰
و در حدیث دیګر؛مسلمان از علم سیر نمی شود و تا مرګ انرا می جوید
فقهای امت تخصص در همه ئ علوم اسلامی را که در زندګی بشر رول مثبت داشته،فرض کفایی دانسته؛که از تفسیر و حدیث ګرفته تا شعبات متعډد ساینس و تکنالوجی و انچه تحت نام علوم نافعه می ایند ، همه را در بر می ګیرد،بر پوهنتونها،جامعات و علماست تا تعصبات جاهلی که دین
را ناقص معرفی می کندو امت مسلمان را از مدارج عالی ایکه در هفت قرن اول داشت؛باز میدارد،
باتعلیم و تربیت اصیل مکتب انسانساز اسلام،بزدایند و لکه ئ نڼګین تعصبات جاهلی را که با روح
اسلام و سوابق ارزشمند و یکه تاز امت محمدی تطابق ندارد ،مجزا و اسلام کامل را به جهانیان تقدیم بدارند تا حیثیت امت واحد باکمال اخوت بار دګر احیا ګرډد،ورنه ادعا و شعار محض با تعلیم و
تربیت ناسالم برای حمل این امانت الهی کافی نبوده و جوابګو شده نمی تواند
سلام
ما زمانیکه از فرهنګ کتاب وکتاب داری ، پخش ونشرات ، وسعت ومنابع ان صحبت می کنیم باید املاء وانشاء نوشته خود هم درنظربګیریم.خوشبری وویبسساید،کاندا یعنی چه؟ وفند های مختلف . می ګوید ګاو درحال مردن وقصاب درغم چربو !
دودیال منحیث یک استاد زراعت فراموش کرده که پخش واشاعه کتاب کاری ساده نیست. معیار نشرات وابستګی به منابع، تعلیم وتربیه سطح دانش همان کتله ونفوسی دارد . ما وقتیکه از نصاب حرف میزنیم انهم بسویه پوهنتو ن ایا ما چنین نصاب طی این بحران طولانی داشتیم وداریم؟مادر مجموع بسویه یک مملکت چند کتابخانه،کتاب ،مجله ونشرات داشتیم؟
پوهاند دودیا ل ای کاش ما ازفردګرایی به جمع ګرایی علمی میتوانستیم که قضیه فرهنګ کتاب وکتاب داری را بسطح بسیار پایین از زمان های قبل مروج وغنی میساختیم که نه ساختیم . افغانستان نسبت به ایران وپاکستان از این فرهنګ غنی بکلی محروم است که علل ګوناګونی دارند. ما متاسفانه هنوزهم در صدد منافع سلیقوی شخصی خود هستیم نه ملی.
برادر نهایت ګرامی و معزز، جناب داکتر صاحب همت السلام علیکم ورحمته الله وبرکاتهُ !
باعث نهایت خرسندی من ګردید که نوشته ی ناچیز مرا مطالعه و وقت ګرانبهای تان را وقف آن نموه اید. تبصره تان بر این نوشته ی خاطره ګونه، برایم مهم است. هدف از تلاش من؛ دعوت جوانان بطرف دانش و مطالعه است، چنانچه شما در مقاله ی تان اهمیت کسب علم را تایید نموده اید.
برادر ګرامی سپاسګزارم. دین مبارک اسلام دین عزت است، دانش وتوانایی فکری یک بخش از عزت و قدرتمندی است. امید جوانان با تشویق و رهنمایی های شما درین مسیر حرکت معقول نمایند. والسلام.
قدرمن شریف زاد صاحب السلام علیکم !
خدای وکړی صحت مو ښه وی. ستاسو نظرونه د لیکوالو د لیکلو په هکله تل لولم. زما په پورتنۍ لیکنه کې مو دریو طباعتی تیروتنو ته اشاره کړی، بالکل درسره موافق یم د بیړی له امله خوشخبری(خوشبری) لیکل شوی د(خ) توری پاتې دی، ویبساید (ویبسساید) لیکل شوی یو (س) اضافه شوی، مګر په (کندا) پوه نشوم، له دغو دوو طباعتی تیروتنو سره سره ان شاالله لوستونکی ورڅخه مطلب اخیستلای شی. ډیر خوښ شوم چی راسره موافق یاست. ریښتیا هم ډیر هیوادونه فرهنګی چارو کی تر موږ ښه دی، ما هم همدا خبره کړی، خو تاسو فرمایلی چی آیا افغانستان کی لازم فرهنګ باید له پخوا مروج شوی وای، په هرتریتب متل ده: بنده پر خپل وس پړ دی. موږ تر خپلی وسی کوښښ کوو اوس هم سر وخت دی خدای وکړی یو ځای پورې به ورسیږو ستاسو په شان درانه ذوات چی زموږ لاسنیوی وکړی ان شاالله یو څه به وشی. مهربانی مو کړی د (بز او چربو ) متل مو راوړی، خو د کتاب او قلم جګرخونیو ګاللو کی د چربو کوم څرک نشته، هسی ستومانی او بیخوبی ده. افغانستان داسی وطن ندی چی څوک په قلم اولیکلو پیسې وګټې. فقط خپل مسولیت به د محصلانو په وړاندی رفع کوو. ستاسو د زړه سوی، تشویق او توجه څخه مننه کوو. له ګران او عزتمن ډاکتر صاحب همت څخه هم مننه کوم. کاشکی مو د جمع ګرایی د تحقق په خاطر تاند ته لیکلی وای چی دغه مقاله بالکل لری کړی، خو زه به تاند ته وړاندیز وکړم چی د پورتنیو غلطیو له امله دغه مقاله چې د (معرفی برنامه دسترسی به …) عنوان لاندی لیکل شوی ،ډیر ژر لری کړی. دا مقاله محصلانو ته د یوه پروګرام یا برنامی معرفی وه او په پای کی یی د ویبساید آدرس ورکړل شوی، تر څو دوی ورڅه استفاده وکړی، یعنی د ځوانانو د هڅونی او مطالعی لپاره نشر شوی ده . زه فکر کوم چې دا به نیک کار وی چې د هیواوالو ، په تیره د ځوانانو توجه دغو مسایلو ته راواړوو. په درناوی
د ښاغلی استاد دودیال د لیکنی څخه په مننی سره؛
” کتاب ” یو ښاغلئ او ښکلئ او منلئ نعمت دئ چی په تعریف او توصیف به ئې کتابونه ډک او ژبی ستړی سی.
” کتاب ” د دوهم غیر بشری پیغمبر حیثیت لری ( لومړی غیر بشری پیغمبر همهغه عقل ګڼل کیږی ).
پیغمبر فقط یو مذهبی مفهوم نه دی بلکه د هر فکری مسلک حتی ملحد لپاره هم د هغه د عقیدې شا ته د هغه د سلیقې وړ پیغمبر ناست دئ بناً ” کتاب ” د هری فکری – عقیدتی ډلی یا فرد لپاره یو پیغمبر ګڼل کیږی.
د کتاب محرکه قوه ” قلم ” دئ چی قلم هم کتاب غوندی یو شریف څیز دئ.
د نن ورځی تکنولوژیک او ډیجیټالیک حاکمیت بیا هم د ” کتاب ” او ” قلم ” فضیلت او اهمیت ته زیان نه رسوی ځکه د کپیوټر غوټی او تُکمې او د کمپیوټر ښیښه ای صفحه خپله همهغه قلم او کتاب دئ البته په بله لُکسه بڼه.
د کتاب لیکونکی او چاپوونکی او خرڅوونکی او نور جانبی فعّالین د سخت درناوی وړ دی.
بل عرض می دا دئ چی:
کېدای سی احمد د محمود سره کوم فکری – عقیدتی اختلاف یا شخصی خصومت ولری خو اخلاقی اصول حُکم کوی چی د اختلافاتو یا شخصی خصومت د اظهار یا تسویۀ حساب په موخه باید د اصلی دروازې او اصلی ادرس څخه مستقیماً ور دننه سی نه د غیر مستقیمو او غیر اصولی لیارو.
د یو استاد یا یو بل زحمتکښ لیکونکی پر لیکنه باندی د انشائی یا املائی اشتباه او تېروتنی پخاطر ( چی املائی اشتباه یوه ډیره طبیعی او معمولی خبره ده ) پر لیکونکی باندی تُند او د طعنې ډک انتقادونه او اعتراضونه به د یو بل دښمنانه او غیر اخلاقی پیغام درلوونکی وی.
چی موږ به کله د دوبی په موسم کی د صندلی له بړستنی را ووځو؟
د ښاغلی غلام حضرت ورور له ډیرې عالمانه، نیکې او ژورې تبصری څخه مننه کوم. ریښتیا هم همداسې ده.
قدرمن ورور غلام حضرت صاحب په ټوله معنا سره د قلم او کتاب دریځ تشریح کړی دی او په هیواد کې میشت لیکوالو، استادانو، محصلانو او د فرهنګ ټولو متعلقینو او کارکوونکو ته یی د زړه قوت وباښه ، ما د خپل ویاړلی هیواد د تیر پرتمین فرهنګ اوپوهې یو مثال هم ورکړی، خو دې وروستیو کې یو څو پرله پسې بحرانو دغه نازک بهیر و ځاپه . امید دی بیا به هغه پرتم ترلاسه کړو ( دنیا په امید خوړه شی ـ استاد آصف صمیم) بیا هم مننه او درناوی.
سلام
پوهاند صاحب بیلکل سمه ده . مشکل نشته افغان ولس ستا علمی هلو خلو ته ډېر ډېر ضرورت لری. موږ په تا ویاړو.