یکشنبه, مې 19, 2024
Homeمقالېدریشرم از داشتن دختر در افغانستان

شرم از داشتن دختر در افغانستان

حشمت ناصری

هشتم مارچ در حالی در افغانستان تجلیل می شود که زنان تا هنوز بخاطر به دنیا آوردن دختر تحقیر، توهین و اذیت می شوند. با وصف اینکه افغانستان یک کشور اسلامی است اما با توجه به برخی از رسوم و عنعنات نادرست در این کشور؛ پسر نسبت به دختر ترجیح داده می شود. عده یی به این باور اند که پسر ها تضمینی برای اقتصاد و امنیت خانواده بوده و آنان را مدافع حقوق و عزت شان می دانند.

با آنکه این رفتار ها در مناطق شهری بالخصوص میان افراد تحصیل کرده در حال تغییر است اما هنوز هم در برخی حالات زنان بخاطر به دنیا نیاوردن پسر مورد تحقیر و اذیت قرار گرفته و حتی زخمی و یا کشته می شوند. مردان اغلب بیشتر از یک همسر می گیرند و توجیه شان برای انجام این کار داشتن فرزند پسر است. 

تحقیقات طبی نشان میدهد که مرد دارای دو کروموزوم (Xو Y) بوده و زن تنها یک کروموزوم (X) دارد. هرگاه کروموزوم (X) مرد با کروموزوم (X) زن یکجا شود دختر به دنیا می آید و در صورتیکه کروموزوم (Y) مرد با کروموزوم (X) زن یکجا شود پسر تولد میشود. با این حال زنان هیچ نقشی در جنسیت کودک ندارد.

ظهور دین مبین اسلام جایگاه و منزلت زنان را تعیینکرد، به آنها هویت بخشید، زن را محترمشمردو هر نوع تعبیض علیه زن/دختر را ممنون قرار داد. به باور عالمان دین: دختر در خانه پدر به مثابه کلید بهشت است، وقتی عروسی کرد ایمان شوهر اش تکمیل می شود و زمانیکه مادر شد بهشت زیر پای او قرار می گیرد.آنان به این باور اند که پس از تولد یک دختر تا چهل روز نعمت و برکت خدا شامل حال آن خانواده می شود.

اما در برخی ولایات افغانستان قضیه برعکس است. زمانیکه دختر در خانه تولد شد به جای اینکه خانواده از تولد دختر ابراز خرسندی و شکران کند و تولد او را جشن بگیرد، اظهار ندامت کرده و با مادر آن کودک رفتار توهین آمیز نموده و در اکثر حالات او را مورد لت و کوب قرار میدهد. 

یافته های کمیسیون حقوق بشر افغانستان نشان میدهد که طی سال ۱۳۹۹ خورشیدی مجموعاً ۱۹۷۳ قضیه خشونت علیه زن به ثبت رسیده که از این مجموع تعداد ۲۵۵ قضیه آن خشونت علیه کودکان دختر بوده است.

رفتار توهین آمیز با زن از یک سو موقف او را در کانون خانواده و اجتماعی شدیداً متاثر می سازد و از سوی دیگر بر روان و توانایی زنان در انکشاف خانواده تاثیرات منفی بجا گذاشته و حتی در برخی موارد باعث ایجاد تکالیف روحی نزد آنان می گردد. 

تجارب نشان داده وقتی یک زن تحت فشار روحی قرار گیرد شدیداً افسرده شده و در چنین شرایط ممکن است به خود و یا کودک اش آسیب برساند. خشونت علیه زن و تداوم رفتار توهین آمیز؛ زن را از زندگی مرفه محروم ساخته و دختری که از او به دنیا می آید با تجربه مشابه و حتی سخت تر از آن مواجه بوده و این امر زنان و دختران را نا امید و آنان را به آینده تاریک و نامعلوم سوق میدهد. 

مردان به این باور اند که تولد دختر، پرسش های زیادی را میان افراد در اجتماعی که در آن زندگی می کنند خلق کرده و زمینه تحقیر آنان را فراهم می سازد. آنان به این باور اند که در برخی موارد توان رویارویی با پرسش های مردم را نداشته و از این رو برای تسکین روان خویش؛ خشونت را به زنان خود روا میدارند.

بر اساس یافته های کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در یک سال پسین ۵۱۷۵ شکایت به ثبت رسیده که از این میان ۱۱۶۷ قضیه آن نقض حقوق بشر شناسایی شده است.

هرچند میزان خشونت علیه زنان در افغانستان بلند بوده اما تعداد از زنان بخاطر حفظ حیثیت و آبرو و به دلیل مسایل فرهنگی و سنتی نمی توانند به ضد این مشکل صدا بلند و یا رسماً شکایت ثبت کنند. با وصف اینکه، نهاد های مدافع حقوق زن همواره با راه اندازی راهپیمایی ها، ورکشاپ و برنامه های آگاهی دهی در مناطق شهری و روستایی؛ تلاش بخرچ داده اند، اما این تلاش ها نتایج چندانی در پی نداشته است.

کمیسیون حقوق بشر افغانستان محدودیت های دسترسی به ساحات دور دست، نا امنی، حاکم بودن رسوم و سنت های ناپسند در جامعه، پائین بودن سطح درک و فهم مردم و عدم رسیده گی به موقع به قضایای خشونت، را از عوامل عمده فرا راه کاهش خشونت علیه زنان میداند. 

به منظور گذر از وضعیت موجود و رسیدن به یک وضعیت مطلوب ایجاب می نماید ابتدا؛ سطح هماهنگی میان نهاد های مدافع حقوق زن، جامعه مدنی و حکومت بهبود یابد تا همه به گونه هماهنگ و منسجم در کاهش خشونت علیه زنان اقدامات بنیادی و نتیجه محور روی دست گرفته و تصامیم مشترک اتخاذ نمایند. 

عالمان دین از مجاری دینی بالخصوص از طریق منابر و مساجد در مورد حقوق زن از منظر اسلام به مرد ها آگاهی های لازم دهند و از عواقب ناگوار خشونت علیه زن و تاثیرات سوء آن بالای کودکان و خانواده آنان را آگاه سازند. 

به همین ترتیب، نهاد های مدافع حقوق زن و جامعه مدنی، در روشنایی قوانین نافذه کشور و نورم های پذیرفته شده، تبلیغات و برنامه های آگاهی دهی را به گونه تنظیم نمایند تا میزان خشونت های خانواده گی کاهش یابد.

برعلاوه، مدافعین حقوق زن، سران، بزرگان و متنفذین قومی راهکار های اصلاحی را برای کاهش سطح خشونت علیه زنان روی دست گیرند و تلاش نمایند تا از این رهگذر میزان خشونت علیه زنان کاهش یافته و طرز دید و نگرش مرد ها و زن ها نسبت به همدیگر تغییر نموده و فضای احترام و باور میان طرفین شکل گیرد. 

همچنان حکومت قضایای خشونت علیه زن را به گونه جدی و به اسرع وقت بررسی نموده و با عاملین آن برخورد قانونی نماید.

در فرجام، فعالان مدنی، مدافعین حقوق زن، عالمان دین و مسوولین امور با اشتراک در مباحث رسانه یی (رادیو و تلویزیون) در روشنگری و اصلاح جامعه تلاش متداوم نمایند.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب