منبع: کلیرنس جاب
نویسنده: جیسن کریس هاک
مترجم: سیدجمال اخگر
در صورت توقف یا ادامه مذاکرات صلح افغانستان تا زمان موافقت طالبان برای پذیرفتن یک آتش بس موقت یا دائمی دنیا به آخر نمی رسد .
به نظر می رسد بسیاری از کشور ها و حتی خود افغان ها در اعمال فشار بالای طالبان در جریان گفتگوهای صلح مترد هستند.
این ترس مانع اقدام بازیگران که بالای طالبان و طرفداران آنها در پاکستان نفوذ دارند می شود.
– ارزیابی توافقنامه دوحه
طالبان در عملی نمودن تعهدات شان که به ایالات متحده در توافق نامه فبروری 2020 کردند نا موفق بوده اند. طالبان از قطع رابطه خود با گروه های تروریستی یا جلوگیری از ارتکاب تروریسم در خاک افغانستان خودداری کرده اند.
این بدین معنی است که طالبان مرحله اول توافق نامه دو مرحله ای را عملی نکرده اند.
در مرحله اول ، طالبان برای دستیابی به اولین رکن توافقنامه باید از هر نوع خشونت توسط هر گروه در خاک افغانستان بر ضد ایالات متحده یا متحدین آن (افغان ها نیز از متحدین آمریکایی ها هستند). دست بکشند.
در واقع این رکنی است که برداشتن تحریم ها بر ضد این گروه به آن بستگی دارد.
مبارزه با تروریسم امریست که ایالات متحده و ناتو را به افغانستان کشانید ، توجه به این این امر در هنگام خروج آنها نیز مهم خواهد بود.
مرحله اول در توافقنامه ایالات متحده و طالبان را ملزم می کرد تا رکن دومی را که شامل تضمین های دوجانبه ، ایجاد مکانیزم های اجرایی ، و پیگیری برنامه های خروج تمامی نیروهای خارجی و ترک تعداد معینی از پایگاه ها بود را نهایی کنند. اگر طالبان به وعده های خود عمل می کردند ، خروج همه غیر دیپلومات ها در طی 14 ماه صورت می گرفت.
با وجود که طالبان هنوز دلیلی برای رسیدن ایالات متحده به اهداف عقب نشینی ارائه نکرده اند، نیروهای آمریکایی قبل از زمان تعیین شده برنامه عقب نشینی را آغاز کرده اند.
قرار بود مرحله دوم پس از اتمام مرحله اول آغاز شود ، اما ایالات متحده و جمهوری اسلامی افغانستان با وجود عدم موفقیت طالبان در پایان مرحله اول ، موفقیت های بیشتر داشتند.
در 12 سپتامبر 2020 ، رکن سوم توافق نامه دوحه با آغاز مذاکرات بین الافغانی ، موسوم به مذاکرات صلح افغانستان ، آغاز شد.
این یک امتیاز بزرگی برای دولت افغانستان که طرف توافقنامه دوحه نبود بشمار می رفت و یک امتیاز بزرگتری برای شبه نظامیان طالبان بود که تقریبا 19 سال با لجاجت حاضر به نشستن زیر یک سقف برای گفتگو در مورد روند صلح با جمهوری اسلامی افغانستان نبودند.
طالبان با ورود به مذاکرات صلح افغانستان وجود جمهوری افغانستان را به رسمیت شناختند . این امر ضربه بزرگی به ادعای این گروه که خود را صاحب دولت افغانستان می دانستند ، وارد کرد.
مرحله آخر توافقنامه دوحه سخت ترین مسئله برای حل و فصل و مهمترین مسئله برای مردم افغانستان به شمار می رود . مرحله چهارم ، یک آتش بس دائمی و جامع بین جمهوری اسلامی افغانستان و شبه نظامیان طالبان است.
از آنجای که باید هر چهار رکن توافقنامه تا زمان استقرار دولت جدید افغانستان رعایت شود ، مطابق توافقنامه دوحه درنهایت طالبان باید رکن چهارم را که همانا آتش بس است مورد توجه قرار دهند.
تا زمانی که طالبان رکن اول و چهارم توافق نامه دوحه را عملی نکنند (قابل یاد آوریست که توافق نامه دوحه به عنوان راهنمای مذاکرات صلح افغانستان درج شده بود) ، ایالات متحده و دیگر کشورهای ائتلاف انگیزه ای برای خروج از افغانستان نخواهند داشت.
درخواست های طالبان از ایالات متحده برای لغو تحریم های سازمان ملل و آمریکا نباید تا زمانی که طالبان از همه خشونت ها در افغانستان دست نکشیده و به آتش بس دائمی و جامع تن نداده اند ، تحقق یابد.
– دیپلومات ها چه کاری می توانند انجام دهند؟
دیپلومات های بسیاری از کشورها و سازمان های چند ملیتی مانند ناتو ، اتحادیه اروپا و سازمان همکاری های اسلامی می توانند اقدامات زیادی را برای اطمینان از تکمیل توافق نامه دوحه و جلوگیری از نقض روزانه حقوق بشر و جنایات جنگی علیه غیرنظامیان افغان توسط طالبان و سازمان های تروریستی دیگرروی دست گیرند.
یکی از اقدامات ساده و موثر اخراج اعضای طالبان، خانواده ها و اعضای وابسته به آنها از قطر است . این باعث تسریع روند تصمیم گیری طالبان در تطبیق جدول زمانی می شود . ناراحتی و عدم امنیت می تواند یکی از عوامل انگیزشی باشد که اکنون زمان آن رسیده است که بالای این گروه تحمیل شود.
بر علاوه قطر می تواند دفتر دوحه طالبان که مانند یک سفارت خانه ای بدون کشور عمل می کند را ببندد.
وادار کردن طالبان برای کار از افغانستان یا پاکستان به رهبری این گروه تفهیم می کند که در صورت عدم موفقیت در اجرای پیمان دوحه ، چه چیزی را در معرض خطر قرار داده است.
پاکستان می تواند پناهگاه های امن طالبان را در کشور خود ببندد و اعضای طالبان را که از رفتن به افغانستان امتناع می ورزند ، دستگیر کند.
این کار باعث از بین رفتن آسایش و امنیت پناهگاه های امن که در آن طالبان می توانند عملیات جلب و جذب ، برنامه ریزی و بودجه را برای جنگجویان خود در داخل افغانستان انجام دهند، می شود.
دولت افغانستان با حمایت سازمان ملل می تواند یک محل مذاکره را در افغانستان برای از سرگیری گفتگوهایی که تا 5 جنوری 2021 متوقف شده بود ، باز کند.
قبلاً به طالبان این گزینه داده شده است که هرجایی دیگری را که در افغانستان می خواهند برای مذاکرات انتخاب کنند. و طوریکه طالبان ادعا می کنند که بیش از 70٪ خاک کشور را در اختیار دارند ، این فرضیه بسیار مکانهای مناسب را روی میز آنها برای انتخاب می گذارد.
حکومت افغانستان و طالبان ، با حمایت بین المللی ، می توانند سایر مکان های جایگزین مذاکره را در ازبکستان ، بن، اسلو و مسقاط ایجاد کنند تا در صورت که در افغانستان مکان مناسب برای جلسات نباشد مذاکرات آینده را در مکان های فوق برگزار کنند.
جامعه جهانی می تواند از طالبان درخواست کند تا به یک سری آتش بس های محدود به زمان (30 ، 60 یا 90 روز) با جمهوری اسلامی افغانستانبه توافق برسد ، و نخست در مورد رکن چهارم توافق نامه دوحه کار خود را آغاز کنند.
اگر طالبان از کار بر روی این رکن مهم باقی مانده از توافق نامه دوحه امتناع ورزند ، کشورها باید آنها را به شدت تحریم کنند ، تمام ویزای سفر آنها را در سطح جهان لغو کنند ، دیگر از مذاکرات صلح پشتیبانی نکنند و ناتو دوباره عملیات هایش را علیه طالبان در افغانستان از سر آغاز کند.
علاوه بر این ، اگر طالبان متعهد به اجرای ارکان 1 و 4 نباشند ، کشورها می توانند پاکستان را از نظر اقتصادی تحریم کنند.
به پاکستاننباید اجازه داد که به بازی های دوگانه خود که می گوید از روند صلح افغانستان حمایت می کند ولی به شکل واقعی برای دستیابی به صلح تلاش نمی کند، ادامه دهد .
– طالبان باید ثابت کنند که قصد صلح دارند
طالبان باید ثابت کنند که آنها واقعاً به دنبال صلح و نه کشتار هستند. تاکنون اقدامات آنها خودخواهانه بوده و خشونت علیه شهروندان افغانستان را کاهش نداده است.
طالبان باید اعتماد مردم افغانستان ، دولت جمهوری اسلامی افغانستان و جامعه جهانی را که از مذاکرات صلح حمایت می کنند ، جلب کنند.
برای مذاکره برای دستیابی به صلح ، اعتماد لازم است. اگر یک یا همه این ایده ها عملی شود ، طالبان ممکن متوجه شوند که باید اعتماد سازی را شروع کنند.