شنبه, نوومبر 23, 2024
Homeمقالېاقتصاداقتصاد اسلامی | دوکتور نوراحمد خالدی

اقتصاد اسلامی | دوکتور نوراحمد خالدی

سوم جنوری 2021

از طالبان در مورد سیاستهای اقتصادی آنها مطلبی نخوانده ایم. اما اکثرآ ازطرفداران طالبان میشنویم که آنها میخواهند یک دولت سوچه (خالص) اسلامی در افغانستان برقرار گردد. وقتی از یک دولت سوچه یا خالص اسلامی صحبت میشود ناگزیردانستن موازین و اساسات یک اقتصاد خالص اسلامی هم اهمیت پیدا میکند. در اینجا کوشش میگردد مبانی اقتصاد اسلامی به اختصار تعریف گردد. هرگاه خوانندگان محترم مطالب مربوطه بیشتری را به این اختصار اضافه کنند و یا نظریات خاصی در مورد این نوشته داشته باشند لطفآ در کامنتها آنها را بنویسیند.

سوال اساسی این است که اساسات یک اقتصاد اسلامی کدامها اند؟ 

سیستم اقتصاد اسلامی شامل اساسات آتی محسوب میگردد: در اسلام گفته میشود که خداوند انسانها را بدرجات متفاوت ثروتمندی آفریده است تا در روز آخرت از هرکس در مقابل آنچه به او داده شده بود پاسخگو باشد. در یکی احادیث آمده است که اولاد آدم در روز آخرت بخشیده نخواهند شد مگر اینکه او به پنج سوال پاسخ گوید: او چگونه زندگی خودرا گذراند؟ جوانی خودرا چگونه سپری کرد؟ از کدام راهها او عاید خودرا کسب کرد؟ او چگونه عاید خودرا مصرف کرد؟ و اینکه او از دانش خود چگونه استفاده کرد؟

طوریکه دیده میشود دو سوال در مورد راههای کسب ثروت (مال) و چگونگی مصرف کردن ثروت مطرح است. هدف آن است که عاید باید از راههای حلال بدست آید و در راههای حلال به مصرف برسد. بنابر آن اساسات اقتصاد اسلامی که به هدف ایجاد ثروت، توزیع ثروت و حمایت از ثروت نافذ اند شامل یک سلسه موازنین میباشند.

اول- ایجاد ثروت

  • تولید و تجارت برای مرفوع نمودن نیازمندیهای فرد و جامعه و ایجاد ثروت از طریق دست زدن به فعالیتهای تولیدی و تجارتی مشروع برای کسب عاید؛
  • اشتراک هرچه بیشتر مردم در فعالیتهای اقتصادی مشروع تولید عاید؛
  • تأکید بالای مصرف کردن عواید حاصله در مقابل اندوختن ثروت و موضوع مشروعیت مصرف کردن؛
  • تأکید بالای ممنوعیت احتکار و مخالفت با اندوختن ثروت و سرمایه. 

دوم- توزیع ثروت

  • توزیع ثروت به منظور تأمین مساوات و عدالت اجتماعی از طریق قوانین میراث، ذکات، صدقه، مصرف در راه خیر و اوقاف عملی میشود. 
  • احکام وراثت یا میراث در اسلام نیز در امرتوزیع ثروت نقش مهم دارند. 
  • هدف از ذکات جلوگیری از اندوختن سرمایه است. 
  • منظور از صدقه دادن عبارت از کمک، دسترسی و اعانه به محتاجان برای تأمین عدالت اجتماعی میباشد. 
  • مصرف در راه خیر از طریق اعمار مساجد، اعمار مکاتب، اعمار سرکها و پلها و امثالهم عملی میگردد. 
  • اوقاف نیز در امر توزیع ثروت نقش دارند. اوقاف از عاید تصدیهای خود فعالیتهای عام المنفعه را تمویل میکند. بطور مثال در ترکیه از جمله صدها تصدی مربوط اداره اوقاف تعادی به فعالیت هایی مانند حمایت از حیوانات خانگی بی صاحب می پردازند.

سوم- حمایت از ثروت 

حمایت از تجارت و ثروت شامل قوانین و مقررات، تشویق فعالیتهای مشروع و جلوگیری از فعالیتهای غیر مشروع مانند مخالفت با ربح یا سود خوری، قمار و قمار خانه ها، فحشأ و جلوگیری از فاحشه خانه ها. مخالفت و ممنوعیت تولید و تجارت امتعهٔ حرام مانند گوشت خوک و محصولات الکولی. اینگونه محدودیتها حدود فعالیتهای اقتصاد اسلامی را مشخص میسازند و واضح میکنند کدام فعالیتها مجاز اند و کدام فعالیتها ممنوع و غیر مشروع میباشند.

اصول بانکداری اسلامی در سالهای اخیر برای تلفیق و هماهنگ کردن فعالیتهای بانکی عصر حاضر با محدودیتهای اقتصاد اسلامی بنیانگذاری شده اند. بانکداری اسلامی در حقیقت بانکداری اجتماعی است بدین معنی که بانکداری اسلامی در خدمت کمونتی یا اجتماعات انسانی است نه در خدمت اقتصاد بازار. قروض بانکهای اسلامی به افراد و سرمایگذاریهای بانکهای اسلامی در سکتورهای، مسکن و سکتورهای اخلاقی اقتصاد صورت میگیرد که ممنوعیت ربح یا دریافت سود از قرض دادن پول یکی از اصول آن میباشد. دریافت ربح یا سود از قرض دادن پول در اسلام ممنوع است.

طوریکه ملاحظه میگردد در اسلام انجام فعالیتهای اقتصادی روا است و بدست آوردن عاید حلال برای یک مسلمان برای رفع احتیاجات او و خانواده اش یک وظیفهٔ دینی محسوب میگردد. اما تأمین رفاه اقتصادی نباید موضوع، هدف و مقصد فعالیت اقتصادی یک مسلمان باشد. کسب رزق حلال مورد تاکید دین است و آثار و برکات آن بر کسی پوشیده نیست، اما نباید دور از نظر داشت که ثروت دنیوی وسیله رسیدن به سعادت اخروی باید باشد. در اسلام فعالیت اقتصادی بذات خود یک هدف نه بلکه یک وسیله برای رسیدن به هدف سعادت اخروی محسوب میگردد. در اسلام بالای قناعت و اعتدال تأکید صورت میگیرد و مال اندوزی را عمل ناپسند میپندارد. انسان مسلمان در انفاق و مصرف، نه اسراف مي كند و نه سخت گيري، بلكه ميانه اين دو را برمي گزيند. از يك سو، نيازهاي انسان گوناگون است و به دليل محدوديت ها نمي تواند تمام آن را به بيشترين مقدار برآورده سازد. ازاين رو، به نيازهاي گوناگون خود بايد در حد اعتدال رسيدگی كند. از سوي ديگر، بيشتر امكانات و منابع مادي، محدود است و زياده روي در مصرف، محروميت ديگران را به همراه خواهد داشت. در كنار اين دو نكته بايد دانست سلامت و نشاط انسان و پرداختن به جنبه هاي ديگر زندگي به ويژه امور معنوي نيز نيازمند مصرف معتدلانه است. 

https://taand.net/%d8%af%d8%b1-%d8%ac%d8%b3%d8%aa%d8%ac%d9%88%db%8c-%db%8c%da%a9-%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85-%d9%85%d9%88%d8%ab%d8%b1-%d8%a7%d9%82%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c/

قرآن مجید به تناسب بحث دنیاپرستى پیشوایان یهود و نصارى، به ذکر یک قانون کلى در مورد ثروت اندوزان پرداخته، مى‌گوید: کسانى که طلا و نقره را جمع‌آورى و پنهان مى‌کنند و در راه خدا انفاق نمى‌نمایند، آنها را به عذاب دردناکى بشارت ده !( آیه ۳۴ از سوره مبارکه توبه ). مطابق به احکام قرآنی، با کسب رزق حلال و اهتمام بر دستگیری از نیازمندان و انفاق است که می‌توان به سعادت واقعی رسید و از فرصتی که خدای متعال در اختیارما قرار داده است نهایت استفاده را داشته باشیم. از نظر قرآن، فریفته شدن به مال و فرزند و ملاک ارزش قرار دادن آن، نشانه جهل و بی‌خردی است.(مومنون، آیات 55 و 56). از نظر قرآن مجید، کاربرد مال و ثروت تنها در دنیا است و اگر ارزش و اعتبار نسبی به آن قائل است (آل عمران، آیه 116) در همین دنیا و برای اهداف آفرینش و به کار گیری آن در مسیر رضایت الهی با اعمال صالح است (سباء، آیه 17)؛ وگرنه در آخرت مال و ثروت و حتی فرزند هیچ نفعی برای افراد ندارد و موجب رهایی شخص از گرفتاری نخواهد شد. (شعراء، آیات 69 و 88؛ آل عمران، آیات 10 و 11و 116؛ توبه، آیه 68). قرآن مجید بارها تاکید دارد که مال و ثروت همانند فرزندان، زینت‌های زندگی دنیوی است و نباید برای آن اصالتی قائل شد؛ زیرا مال و ثروت در آخرت هیچ معنا و مفهومی ندارد.(کهف، آیه 46؛ همزه، آیات 3 و 4).

از نظر قرآن، کسانی که مال و ثروت و زندگی دنیوی برای آنها اصالت دارد، آرزوی ثروت دارند و آن را به عنوان ارزش مطلق دانسته و ملاک سنجش و ارزش‌گذاری کرامت خود و دیگران در دنیا و حتی آخرت قرار می‌دهند و با چنین گمانی به تکاثر اموال و گردآوری و شمارش آن مشغول می‌شوند. (قصص، آیات 76 و 79؛ همزه، آیات 3 و 4؛ بقره، آیه 247 و آیات دیگر) از همین رو تمام تکیه و همت آنها به مال اندوزی و جمع ثروت و قدرت است؛ در حالی که ثروت و قدرت، آنها را از عذاب‌های الهی دنیوی و اخروی نجات نمی‌دهد.(کهف، آیه 34؛ آل عمران، آیات 10 و 11؛ توبه، آیات 68 و 69؛ مسد، آیات 1 و 2). آموزه‌های قرآنی تاکید دارد که انسان در فعالیت‌های اقتصادی اصل را بر صداقت و درستکاری گذاشته و کمتر به گردآوری اموال به هر شکلی بیندیشد؛ زیرا درستکارى اقتصادى، داراى ارزشى بهتر از داشتن مال و دارایى و تکاثر آن به هر شکل و شیوه‌ای است. (اسراء، آیه 35). 

برداشت های قناعت، اعتدال، تکذیب زراندوزی، عدم اهمیت مال و دارایی دنیوی در عمل در طول تاریخ جوامع اسلامی تعداد زیادی را به گوشه گیری از فعالیتهای دنیوی و صوفیگری تشویق کرده است. بدین گونه این برداشت خاص اسلام که فعالیت اقتصادی بذات خود یک هدف نه بلکه یک وسیله برای رسیدن به هدف سعادت اخروی محسوب میگردد نه رفاه دنیوی، زیربنای اختلافات با نظام اقتصادی کشورهای مغرب زمین را تشکیل میدهد.

https://taand.net/%d9%be%db%8c%d8%b4%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d9%87%db%8c%d8%a7%d9%94%d8%aa-%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%b9%d8%a7%d8%aa%db%8c-%d9%be%d8%b1%d9%88%d8%b3%d9%87-%d8%b5%d9%84%d8%ad-%d8%a7%d9%81/

5 COMMENTS

  1. داکتر صاحب محتر اسلام علیکم ورحمت الله
    تشکر از مقاله خوب و پر اهمیت تان، واقعا که موارد خوب را اشاره کرده اید. بدون شک که بانکداری اسلامی، تورزیع مشروع، فعالیت های اقتصادی در چارجوب قوانین شریعت یک اصلی پنداشته میشود. تشکر از نوشته زیبا تان.

  2. سلام
    بحث جالبی است گرچه مسلک من اقتصاد نیست ولی کوشش می کنم من هم درین تیوری جالب وپر اهمیت شما سهم بگیرم بلی مبارزه علیه بحران اقتصادی ٬بیعدالتی٬وعدم توزیع عادلانه در میهن ما ٬کشورهای منطقه و حتی جهان معاصر تهدید بزرگ برای فعل وانفعال کشور بیش تر ازهر زمان حایز اهمیت است، کوشش جامعه مسلمان ما افغانستان باید عاری از هرگونه انحصار برپایه کاروتحقیق در زمینه رشد اقتصادی وهمه فکتورهای تولید ی دیگر فراهم اید نه بیروکراسی جهنمی و احساسات شرکت سهامی افراطی، اینجا است که لزوم اهمیت جمع اوری اطلاعات مناسب اسلامی ٬اسناد ومدارک با اعتبار عدالت اجتماعی وموردقبول رشد اقتصادی کشور درک گردد درینجاست که روابط سیاسی با روابط اقتصادی وبالا خره با روابط فرهنگی وتحقیقاتی ناگزیر توامییت پیدا میکند ۰ مسا وات گزینه بزرگ در جامعه اسلام است

  3. Islamic banking system as part of broader faith based economy operate exactly as other banks worldwide and only differs in definition.

    Banks in general lend you money with profit added due upon paying back the money borrowed plus interest. Islamic Banking System supposedly do not charge you interest but let you borrow money and pay it back more than the fund you received. Current Islamic banks define such transaction as ” buying ” and “selling” money in which profit is allowed in Islam.

  4. سلام دکتور محترم
    مقاله دلخواه ولی ابتدایی است. بازهم مطلوب وقت است. پیش از اینکه دیگر مطالبرا اشاره کنم خطای قلمی ذیل باید تصحیح شود:
    ربح = ربا یا ربوا: هدف داکتر صاحب لفظ دوم است. اول در بازار کالا ها استعمال میشود. ربح بمعنی فایده یا سود گرفتن در معامله که البته حسب سود وزیان فروشنده تعین میگردد که خریدار را توضیح میشود و گاه سکوت فروشنده مجاز است. بانکهای اسلامی تیوریک همین اصل را تعمیل میکنند.مهم این است که فروشنده تا هنگام معامله و خریدار پس از قرارداد بستن مسؤلین حفظ مال خود هستند و هر ضرری که به مال میرسد باید بدوش انها باشد. برعکس ربح ربوا است. ربوا یا ربأ قرضدادن نقد باسود معین که سالانه تعین و سالانه بالا و پایین میشود. همین تعامل ربوا خوری زیان قرضدار در نظر ندارد. پول بحیث کالا میفروشد و سود شان سالانه بدست قرضدهنده است که بالا مبرد یا پایین. بانکها اسلامی تا اکنون موفق نشده اند که ربح را از معیار ربوا دور نگهدارند. بهمین سبب است بانکهای اسلامی تنها بعض از مشکلات بانکداری غربی را حل کرده اند. تا اکنون اصول سودجویی اعظم در بین بانکداران مسلمان زیاد است خصوصا دولتهای که اجازه داده اند بانکداران غیرمسلمان در سیکتر بانکی اسلام داخل شوند.منتقدین اینان را کاپیتلستهای مسلمان میگویند. همین پسخند امید است به اصلاح هرچه بیشتر مبدل گردد. بقول تقی عثمانی مفتی پاکستان ولی صاحب مرتبت در سیکتور بانکی جهانی اکثریت بانکها قراردادهای کامل اسلامی ندارند. مفتی مذکور یکی از پیشکاران علمای اقتصاد اسلامی است. خلاصه هماکنون بانکهای اسلامی نسبت به همتای غربی ایشان مورد قبول بعض اتباع غیرمسلمان نیز گردیده خصوصا بعد از حادثه ۲۰۰۸ که باید اقتصاد کاپیتلیست را ازبین می برد اگر طبع نوتهای بی پایه دولتمردان امریکایی و انگلیسی بوجود نمیامدند. بانگهای اسلام متاثر نبودند. بانکهای اسلامی نسبتا قابل احترام اند.
    اساسات اقتصاد اسلامی
    جناب داکتر بهتر گفته ولی انچه واضح نشده ان است که مشروع یعنی چه؟ اگر به محتوای مشروع متوجه شویم این نتیجه میگیریم که باید همه معاملات تجارتی باساس رضایت تام جانبین قرارداد صورت گیرد. چون اسلام حقوق مالی افراد محترم میشمارد در تحقیق ان هیچ سهلانگاری نورزیده. هرانچه تزویری و یا محصول سؤ استفاده از مقام ویا وقت یا معلومات غیرمساوی وغیره سبب قرارداد گردد قرارداد زیر نظر ملغی و یا موقوف به رفع خلل میگردند. این عکس قانون غربی ایست چه بعض همین قرارداد ها را به جانب اسیب دیده وا میگزارد که مشکل بیعدالتی یعنی چیدن اموال دیگران بقسم غیرمشروع ازبین نمیبرد.
    To brother Halim, you better read some articles on the difference between the western
    conventional and Islamic banking system. it is more than what you have described.

  5. دو سخن ناگفته نماند:
    ایاتهای که جناب داکتر ذکر کرده نشان میدهد ثروت بین مسلمانان و حتی مسلمانان و غیرمسلمان جامعه اسلام تقسیم شود. این ایتها سبب زراندوزی رد کرده. در مقابل ما باید از یک مجموعه ایاتهای پاک قران نیز بیاموزیم که انسانها را وظیفه تعمیر زمین و استفاده از مافیها ان و امر پس از نماز جمعه بجمع رزق در زمین و یا اینکه خدا نمیخواهد ثروت منحصر اغنیاء شود و یا اینکه حضرت پیامبر گفته که دست بالا بهتر است از دست پایین وغیره وغیره
    متاسفانه صوفیها وقت مسلمانان از وظیفه اجتماعی خود دور کرده اند و جمع مال و یا کار دنیایی را منفور تابعان خود ساخته اند. بقول غبار شاید این تاثیر اشغال چنگیزیان بود. صحیح یا راست عامل رکود مسلمانان همین مفکوره گردیده و همیشه اشغالگران ازین ضعف اقتصادی مسلمانها استفاده کرده. بگفته مهاتر وزیر سابق مالیزیایی مسلمانان هنگامی ازاد میشوند که اقتصاد قوی داشته باشند.
    بامید نیکاندیشان مسلمان و مفکرین اصیل مسلمان

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب