دوشنبه, نوومبر 25, 2024
Home+فرانسه در آسیای مرکزی به دنبال چیست؟*

فرانسه در آسیای مرکزی به دنبال چیست؟*

نوشته: غوث جانباز

در این نوشته کوشش شده به طور فشرده عوامل اساسی فعال شدن فرانسه در استقامت ازبیکستان و قزاقستان تحلیل و ارزیابی گردد.

کشور ها و جهان معاصر در کل، درگیر رقابت های جدید تقریبا در همه عرصه ها گردیده اند.

فرانسه، به عنوان دولت مقتدر و تاریخی، از اینکه طی دهه های واپسین بازیگر فعال نبوده و عملا در رده های دوم سیاست های کلان جهانی (به شمول حوزه آسیای مرکزی) قرار داشته، رنج می برد و در سدد اصلاح موقف خود برامده است.

آنچه ارتباط می گیردربه حوزه آسیای مرکزی، به شمول افغانستان و ایران، این منطقه طی تقریبا دو صد سال اخیر بیش از حد تصور، هدف “بازی های پی در پی بزرگ و کوچک” عمدتا میان امپراتوری های روسیه و برتانیه بوده است؛ این در حالیکه، فرانسه مصروف تصرفات اراضی و بازی های مشابه در حوزه های افریقای شمالی، افریقای مرکزی و هند – چین بوده است.

با تغییر شکل “بازی بزرگ” [بازی بزرگ جدید] که پس از فروپاشی اتحاد شوروی و تشکیل دولت نو بنیاد در حوزه آسیای مرکزی به وجود آمد، بازیگران مقتدر سیاست جهانی تلاش نمودند (تلاش می نمایند) حضور پر قدرت خود را مثل سابق نه تنها حفظ کنند، بلکه آنرا تحکیم بخشند.

به طور مثال، ایالات متحده امریکا نفوذ خویش را از طریق فارمت “C5+1″، ارایه کمک ها از طریق USAOD، به راه اندازی تطبیقات نظامی تحت عنوان “همکاری های منطقه ئی” تأمین می نماید.

روسیه برنامه های وسیع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی امنیتی را برای جلب و حفظ کشور های آسیای مرکزی در مدار خویش روی دست گرفته است. روسیه افزون بر هزاران پیوند تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، بشری… با نخبه ها و مردمان عادی این حوزه، کوشش نموده پیوند متقابل و ناگسستنی را با این حوزه از طریق سازمان پیمان امنیت دسته جمعی، اتحادیه اقتصادی ایروایشیا، اتحادیه گمرکی وغیره نگهدارد.

روسیه بزرگترین شریک اقتصادی – سیاسی ازبیکستان و قزاقستان است؛ با این همه، کشور های مذکور تلاش دارند پالیسی اقتصادی در های باز و متوازن را با دیگر کشور ها نیز دنبال نمایند.

سیرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در گفتگو با آژانس خبری Bel TA در این رابطه موضع کشور اش را به شرح ذیل بیان داشته است :

” ببینید، آنها [غربی ها] چگونه مراقب آسیای مرکزی استند. ده ها فارمت مشترک را با آسیای مرکزی ایجاد نموده اند:

– آسیای مرکزی +ایالات متحده امریکا
– آسیای میانه + اتحادیه اروپا
– آسیای میانه + جاپان
– آلمان + آسیای میانه (افزون بر آنکه در فارمت اتحادیه اروپا نیز با این حوزه شامل است)
– فرانسوی ها نیز از دیگران عقب نمانده و به زودی فارمت مستقل خود را به میان خواهند آورد.

غربی ها فارمت های فوق را وسیله قرار داده می خواهند همسایگان، متحدین و دوستان ما را در حوزه آسیای مرکزی به طرف خود ترغیب نمایند.

مبرهن است که روسیه نیز در منطقه میکانیزم و تعامل خود را پیاده می نماید؛ عجیب می بود هرگاه روسیه روی همچو یک میکانیزم کار نمی کرد، لیکن باید به یاد داشت که روسیه، مانند چین در همسایگی با آسیای مرکزی قرار داشته و علاقه ندارد تا کسی در اینجا تهدید ایجاد نماید.

البته که هیچ کس مانع انتخاب همکار و شریک نمی شود، لیکن وقتی دولت‌ های فرامنطقه اینجا با نیات غیر صادقانه میایند، ما اینگونه اقدامات را زیر نظر می داشته باشیم، وتلاش خواهیم نمود تا آسیای مرکزی از اینگونه سو نیت ها متضرر نشود.”

کشور چین به نوبه خود، با به راه اندازی فعالیت های زیربنائی و مخصوصا تطبیق پروژه عظیم قرن، یعنی ” یک کمربند، یک راه” نفوذ اقتصادی – سیاسی خویش را افزایش می دهد.

طوریکه دیده می شود فرانسه با در نظر داشت معادلات موجود و جاری در منطقه قصد دارد نقشی را بازی نماید که در نتیجه آن هیچ یک از کشور های مقتدر جهان حاکم انحصاری این حوزه نباشد.

فرانسه در حال حاضر، با در نظر داشت چلنج های که در افریقا و جنوب آسیا با آن روبرو گردیده، با فعال ساختن همکاری‌ها با دولت های نسبتا توسعه یافته پسا اتحاد شوروی (ازبیکستان و قزاقستان ) قصد دارد منابع دسترسی به انرژی مورد نیاز خود را تأمین و متنوع سازد.

دوام بحران در اوکرائین بازار های عرضه انرژی و مواد سوخت را در اروپا و جهان شدیدا آسیب رسانده و اوضاع را کاملا دگرگون ساخته و باعث بروز بحران های اقتصادی و سیاسی گردیده است، پاریس برای دفع وضعیت به وجود آمده در جستجوی منابع جدید تأمین مواد سوخت است.

شکی نیست که عده ای از کشور های حوزه آسیای مرکزی با منابع سرشار مواد سوخت که در اختیار دارند، می توانند در این راستا برای فرانسه دلچسپی داشته باشند؛ گفتنی است که هر دو کشور ازبیکستان و قزاقستان دارای ذخایر عظیم یورانیوم و فلزات کمیاب بوده و می توانند از این جهت برای فرانسه و دیگر کشور های اتحادیه اروپا ممد و مفید واقع شوند و تا حدی از وابستگی روز افزون این کشور ها از چین کاسته شود.

فرانسه به حیث یکی از کشور های پیشرفته صنعتی با فعال ساختن مناسبات و همکاری های ستراتیژیک با ازبیکستان قادر است زمینه های مختلف تعاملات اقتصادی، سیاسی و ایکولوژیکی را به میان آرد. ازبیکستاندبه نوبه خود موقع درمیابد تا تماس ها و مناسبات بین‌المللی خود را متنوع ساخته و موقف خود را تحکیم بخشد، و امکان دیپلوماسی هماهنگ یافته را در پرتوی اوضاع در حال متحول جهانی به سود خود دریابد.

در اعلامیه های که در پایان سفر های امانوئل ماکرون (رئیس جمهور فرانسه) به تاشکند و آستانه منتشر گردیده، قید شده که “فرانسه مصمم است از ازبیکستان و قزاقستان حمایت نماید”. این اقدام بدون شک در راستای تعمیق جذابیت این دو کشور در میان کشور های اروپای غربی هر چه بیشتر ممد واقع خواهد شد. مناسبات اقتصادی بین تاشکند و پاریس دیریست در حال رونق قرار داشته، و ثبوت آن افزایش سه مرتبه ای تعداد مؤسسات مشترک ازبیک – فرانسه طی سال های اخیر می باشد.

مانع اساسی در راه توسعه همکاری ها میان جمهوری های نو بنیاد، لیکن‌ به شدت در حال توسعه آسیای مرکزی و فرانسه معضل ترانسپورتیشن و انتقالات کالاها و مواد سوخت است. ظرفیت انتقالات از طریق بندر های بحیره کسپین محدود است. این معضله مخصوصا در سال ۲۰۲۲ بخوبی مشاهده شد، وقتی حجم ترانزیت از طریق بندر های فوق نسبت به سال گذشته (۲۰۲۱) سه مرتبه بالا رفت.

دورنمای همکاری میان ازبیکستان و فرانسه به احتمال زیاد ارمغان آور باشد، لیکن در دورنمای نزدیک مفاد و سود که فرانسه از اینگونه همکاری ها می برد، به مراتب بیشتر از مفاد ازبیکستان و قزاقستان خواهد بود. در عین حال، این همکاری ها مسئله ای تأمین امنیت منطقه ئی، به شمول افغانستان را حل نمی سازد.

* امانوئل ماکرون، اخیرا سفر دو روزه را (۱-۲ نوامبر ۲۰۲۳) به تاشکند و آستانه انجام داد.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب