عمران خان، این بازیکن سربرآورده و محبوب کرکت پاکستان، که به خاطر استفاده از محبوبیتش طرف توجه و هدف جذب احزاب سیاسی گردیده بود، سر انجام شکار آی اس آی پاکستان شده برای سیراب کردن زودهنگام تشنه گی قدرت، به عضویت حزب تحت ریاست جنرال حمیدگل درامد. بعد از کسب رموز کار به فعالیت ظاهرا ً مستقل سیاسی پرداخت. او حزب تحریک انصاف را بنا نهاد و به دلیل شهرتش در اقشار مختلف جامعه توانست شمار قابل توجه اعضا داشته باشد. او که توانسته بود روابط نزدیک با تحریک طالبان افغان و محافل مؤثر مذهبی پاکستان تاسیس کند، طرف توجه استخبارات امریکا و انگلیس نیز واقع گردیده با پشتیبانی بالفعل استخبارات نظامی پاکستان و بالقوه ی آن دوی دیگر، در یک انتخابات سوال برانگیز به مقام ریاست حکومت پاکستان برگزیده شد.
من نمی توانم پس منظر و موقعیت فعلی عمران خان را بهتر از آنچه محترم یونس نگاه نوشته است، بنویسم. بناءً خواننده گرامی را به خوانش این مقاله در لینک ذیل فرا می خوانم:
Negah_y_omran_grri_isi_bata_ist.pdf (afghan-german.net
اما من جانب دیگر قضیه را در سرکوب و مجازات عمران خان، مؤثر و حتا قاطع می یابم: او که با گسترش محبوبیتش پر و بال براورده از حدود تعیین شده خیزهای بالاتر زده در روابطش با چین و روسیه خلاف میل امریکا به زیاده روی ها رو آورده بود، در اوایل، با مجازات های اقتصادی مانند درج نام کشورش در لیست خاکستری که محرومیت از کمک های صندوق پولی و بانک جهانی ر در پی دارد و قطع قسمی کمک های امریکا، هوشدار داده شد. ولی به علت پیشرفت ها در مذاکرات امریکا در دوحه با طالبان و مؤثریت عمران خان در این پروسه، در برابرش از شکیبایی کار گرفته شد. رغم مشکلات بزرگ اقتصادی کشورش، عمران خان که مست نشأی قدرت و موفقیت در به قدرت رساندن طالبان بود، نه تنها هوشدارها و انتقادهای تاج گذاران را نادیده گرفت، بلکه با سفرش به مسکو و ملاقات با پوتین عزم استخبارات سه گانه را برای برداشتن وی از صحنه جزم ساخت. او را در یک بازی عاجلِ رای اعتماد، از آرای مؤتلفانش محروم و خلع قدرت کردند.
گویند مورکه زوالش برسد بال می کشد. عمران خان هم نتوانست به اصطلاح نظامیان، محاکمه وضعیت کند و با روش پوپولیستی متعارف خودش با درک نفرتِ عامه مردم از امریکا، که عمدتاً ریشه ی مذهبی دارد، در بیاناتش پلانگذاران پشت پرده را نیز نیش زده رفت. و با تصور این که قدرت نظامیان در برابر نیروی بزرگ پیروانش و کتله ی عظیم ناراضیان مجبور به عقب نشینی می شود، در یک سلسله مارش های اعتراضی قدرت نمایی کرد. تا جایی که این نمایشات مسالمت آمیز از کنترول برامده جایش را تخریب، آتش زدن، چور و چپاول داریی های عامه گرفت. در یک حرکت دیگر مراکز قدرت، همچون منازل صدراعظم و وزیران، تاسیسات عمده نظامی و از جمله مرکز فرماندهی ارتش، مورد هجوم قرار گرفت.
این همه، از سوی استبلشمنت پاکستان، برخلاف روش سنتی آن، با عکس العمل های سرکوبگرانه و شدید مواجه نشد که موجب حیرت و سوال برانگیزی گردید. اما انکشاف حوادث نشان داد که تمام این راه دادن به تخریب و چپاول، منظورش برانگیختن احساسات مردم علیه آنان و هدف از آزاد گذاشتن معترضان در هجوم بر مراکز قدرت، یافتن دستاویز قانونی برای وارد آوردن ضربه قاطع بر عمران خان و حزبش بود.
تهدیدها، گرفتاری ها، تلاشی ها و فهرست های دراز اتهامات در محاکم، همان گونه که همه دیدیم روی برنامه پیش رفت. ترس چنان مسلط شد که شمار زیاد اعضای تحریک انصاف از حزب بریدند و خود عمران خان معتقد شد که او را می کشند. چنانچه این ترسش را چند بار اظهار نمود و کوشید از طریق تماس با سناتوران امریکا از آنها استعانت جوید که استغفار از «گمراهی» را نیز در افاده داشت.
اکنون که شهباز شریف صدر اعظم پاکستان تصمیم گرفت در نهم اگست پارلمان را منحل و در ماه نومبر انتخابات عمومی را برگزار کند، عمران خان که از زمان برکناریش از پست صدارت عظما به اتهام های گوناگون فساد در دوران حکومتداریش متهم و چند بار به دادگاه برده شده بود، در روز شنبه پنجم اگست به صورت غیر مترقبه به محکمه احضار و از میان فهرست دراز اتهامات، یکی آن که فروش تحفه های دولتی بود، علیهش مطرح و فی المجلس فیصل ه محکومیت به سه سال حبس برایش ابلاغ گردید که خود به خود پنج سال محرومیت از فعالیت سیاسی را در بر دارد. قابل ذکر است که وی در همان روز با عجله از منزلش گرفتار و به زندانی در اسلام آباد انتقال داد ه شد.
پریروز رییس جمهور درخواست صدراعظم را برای انحلال پارلمان منظور کرد و دیروز اعلان شد که نواز شریف برادر مهتر شهباز و صدر اعظم پیشین که در تبعیدگاه متعارف سنتی همه رهبران کنار زده شده و دوسیه داران (لندن) به سر می برد به زودی به کشور بر می گردد. به این گونه هدف از درامه آخرین در روشنی قرار گرفت که برداشتن موانع از سر راه انتخاب مجدد نواز در پست ریاست حکومت می باشد. تنها کسی که سد راه این موفقیت بود عمران خان بود که در صورت کاندید شدن بردش تقریباً معلوم بود که با محکومیت به زندان و محرومیت از کاندید شدن، این سد شکست.
اما هنوز یک سوال اساسی در جایش می ماند – آیا مراجعات و پشیمانی هایش نزد قدرت های تصمیم گیر مقبول افتاده با مطرح کردن دعوا روی ضعیف ترین اتهام اورا عجالتاً از اشتراک در انتخابات محروم کردند و در یک پروسه ی مرافعه طلبی که تا بعد از تدویر انتخابات در ماه نومبر طول خواهد کشید دوباره آزاد می کنند، ویا برای ایجاد زخم چشمی که در آینده کسی چنین جرئتی به خود راه ندهد، او را هم همچون نورییگا رییس جمهور اسبق پاناما، با طرح فهرست دراز اتهامات، به سال های دراز حبس با مشقت محکوم می کنند؟! (۱)
۱۲ / ۰۸ / ۲۰۲۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) مانویل نورییگا، در دهه هشتاد میلادی شش سال بر پاناما حکومت کرد. او که اراده داشت پاناما را از حضیض خاک برخیزاند، استقلال سیاسی و اقتصادی داشته باشد و اداره و عایدات کانال پاناما را در خدمت مردم قرار دهد، روابطش با امریکا برهم خورد و جرج بوش پدر رییس جمهوری وقت آمریکا، با فرستادن نیروی نظامی به پاناما نوریگا را دستگیر کرد. او به جرم قاچاق مواد مخدر ۱۷ سال در آمریکا زندانی شد و در فرانسه هم به جرم پولشویی به هفت سال زندان محکوم شد. هسپانیه هم دوسیه مشابهی برایش آماده داشت. او در آخر برای محاکمه به اتهام قتل مخالفانش، به پاناما فرستاده شده بود که بعد از عمل جراحی مغز درماه می ۲۰۱۷ به سن ۸۳ ساله گی درگذشت. امریکا از سابقه خدمتگزاری او به سی آی ای نیز سخن می گفت. اما معلوم نبود که با این ادعا او را بدنام می ساخت و یا به راستی در سابق چنین ارتباطی وجود داشت.