جمعه, نوومبر 22, 2024
Homeمقالېدریاسلام راچه میکنی، بدو که دالر ازدست نره | عبدالرووف لیوال

اسلام راچه میکنی، بدو که دالر ازدست نره | عبدالرووف لیوال

در قدیم الایام در محلات ما، خان های ثروتمند، ملاک ومتمول، یک قشلاق دهقان (بزرګر) میداشت و به همین قسم درنزدیک قلعه ی خود مسجدی برای عبادت هم اعمارمینمودواین مسجد هم بنام همان خان محل یاد میشد.

روزی ازروز ها، خان بزرګ میخواست اندازه ی حرص ملای مسجد خود را به مال ومنال دنیامعلوم نماید ، وبداند که ملای مسجد تا چه حد حریص است ، صبح زود که به مسجد آمد، بعد ازادای نماز صبح، تلویحاًبه ملای مسجد خود ګفت: ملاصاحب! شب ګذشته ّهمان سګ وفادار و قیمت بهاام مُرد، جنازه اش را اداء مینمایی؟

ملا از این سوال خان برآشفت و به قهر چنین جواب داد: خان صاحب! خدا خیر کند درین صبح و سر روز به کفر ګفتن آغاز نمودی، جنازه ی سګ راهم کسی خوانده؟

خان در جوابش ګفت که:(میدانی سګم قبل از مُردن بر زبان حال چه وصیتی نموده بود؟)

ملا استفسار نمود: ((من چه واقف که آن حیوان پلید، چه وصیتی نموده است، بګو تا از زبان خودت بشنوم. ))

خان ګفت: [ان وفادار وصیت نموده بود که همان ګردن بندش را که قسمتش با آب طلا مزین شده است، بعد مردنش به ملای مسجد داده شود]

ملاکه باشنیدن آن وصیت سګ، چملکی های پیشانی اش اوتو شده و هموار ګشت با اندکی تبسم در جواب خان به لسان پشتو ګفت ((ښه! دا مرحومی نور څه فرمایلی؟)) یعنی آن مرحوم مغفور دیګر چه فرموده است؟

مقصد از تحریری فوق در مورد مادیات پرستی وحرص یګان ملا بود، خداکند مرا به کفر نګیرید، اشخاصی هستند که بخاطر منفعت شخصی خود دفعتاً ۱۸۰درجه تغییرمینمایند، بی تلخه وبزدل میشوند.

نتیجه: زنهار! طوریکه در سرنګون شدن داوود ونجیب فریب خوردیم ، مبادا حال هم فریب بخوریم ومګس وار به سر خود خواهیم زد، و روسیاه نسل آینده خواهیم شد.  

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب