عبدالله پوپل
تحلیل گر مسايل سیاسی
پس از گذشت 19 سال از سقوط رژیم طالبان، افغانستان هنوز هم از دستیابی به حکومت داری خوب و دسترسی محدود به خدمات عمومی نیافته است حداقل معیارهای که در بخش حکومتداری خوب باید که بر اساس میکانیزم سکتور های دولتی از قبیل وزارت داخله وزارت عدلیه و دیگر سکتور ها ایجاد گردید شده است به خوبی از آن استفاده صورت نگرفته است.
ریاست جمهوری اسلامی افغانستان جهت آگاهی دهى و تاثير گذارى روى پاليسى ها و فعاليت هاى گوناگون در کشور نا توان بوده به دلیل این که در چهار اطراف رئیس جمهور و معاونین اش گروه های مافیای جا گرفته که بدین وسیله ارگ ریاست جمهوری تحت فشارهای گوناگون مردمان زور گو قرار گرفته است.
سیستم حکومتداری خوب درتعهد بر حاکمیت قانون، حسابدهی و شفافیت دارای فاقد بوده چون که هیچ یکی از این مسائل های که ذکر گردیده تا حال عملی نشده است
تعین و مقررات والی ها، ولسوال ها، شاروال های ولایات از حمایت اصل تقسیم یا غیرمتمرکز سازی قدرت و افزایش اشتراک فراگیر تمام بخش های جامعۀ مدنی در سطح یک ولایت نبوده به دلیل این که والی ولایات از تحصیلات خوب و رهبریت خوب برخوردار نبوده است و فاقد جهت آگاهی سیاست های داخیلی و خاریجی بوده است.
مقرری یک والی ، ولسوال و شاروال باید نظر به شایَسته سالاری و تحصیلات خوب باشد واز تجارب سیاسی و دیپلوماتیک برخوردار باشد و آگاهی کافی از جغرافیه سیاسی افغانستان داشته باشد. متاسفانه در 34 ولایات افغانستان تنها دو و یا سه والی تعلیم یافته از دیدگاه دیپلوماتیک سایسی و داشتن آگاهی خوب از سایر موضوعات سیاسی در سطح کشور برخوردار بوده است و باقی مانده والی ها و دیگر کارمندان اداره کسانی هستند که فاقد تحصیل و نداشتن سویه تحصیلات عالی و فاقد ایجاد حکومت داری خوب بوده است و این والی های بی کفایت از سوی چند اشخاص زورگو برای ریاست جمهوری معرفی میگردد و در بست مقام عالی رتبه ولایت به حیث والی مقرر میگردد تا آن عده اشخاص بخاطر منافع شخصی شان منفعت به دست بیاورد و باقی مانده ساکنین شهروندان آن ولایت از حق مسلم شهروندی و سهولت خوب محروم باشند.
در سالهای اخیر2007 بعد از تشکیل اداره مستقل ارگان های محلی که تحت امر و کنترول ریاست جمهوری بوده اما باز هم چالش های فراوان مانع پیشرفت این اداره شده است.
اداره مستقل ارگان های محلی بعضی از عملکرد ها و استراتژی های شناسایی شده که عبارتند از: روش های ارتقای ظرفیت نهاد های جامعۀ مدنی محلی، ارتباطات قایم نمودن منحیث ابزار مدافعه، پیمان های استراتژیک با رسانه ها، همکاری میان نهادهای دولتی و غیردولتی را نادیده گرفته است.
نقش جامعۀ مدنی در روابط حکومتداری بی اساس و بی کفایت بوده است
چالش های جامعۀ مدنی و حکومت بر اساس مشکلات تعبیض قومی، ناامنی، کارمندان غیرمسلکی در عرصه حکومت داری خوب و رهبریت، فساد و موجودیت جنگ سالاران میان ساختار حکومت و نیز برخی مشکلات مهم مانند سؤاستفادۀ صلاحیت های حقوقی، طرفداری، قوم گرایی، نبود آگاهی عامه، و دیگر مثال ها از چالش های کلیدی روربرو با دموکراسی در سطح یک کشور و ولایت شده است و مداخلات کشوره های همسایه افغانستان باعث میشود که در ساختار سیاست های قوم گرایی و سیاسی سازی عقده ای نقش روابط مردمی با حکومت افغانستان را بی ریشه کند که این نوع دخالت از سوی کشور های همسایه افغانستان مانند کشور پاکستان و ایران از سیاسی سازی در بخشی های امنیتی چند اشخاص محدود را گروگان گرفته اند و برای آنان تبلیغات منفی را برعلیه دولت افغانستان شعار میدهند و آنها را سوی اسفتاده به نفع کشور خود قرار میدهند که باعث برپا شدن نظم عامه و تخریب اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان میگردد.
روابط ضعیف دولت باعث به میان آمدن فاصله مردم از حکومت به دلیل عدم امنیت و فراهم ساختن وظیفه و عدم سهولت برای شهروندان افغانستان شده است
تهدید غرض زورمندان در کنترل حاکمیت حکومت داری افغانستان طی چندین سال بوده است که باعث مانع شدن پیشرفت از قبیل خود کفایی و مشروعیت بودیجه کافی برای ولایت شده است.
عدم تطبیق پلانگذاری اتراتیژیک در قانون باعث مشکلات همچو قوم پرستی میان کارمندان محلی و دل سردی از وظیفه در سطوح مرکز و ولایات به میان آمده است که بر اساس سیاسی سازی قومیت موقف و مقرری های خود سرانه در حکومت شده است.
نبودن صلح و امنیت در سطح کشور و عدم اصول دموکراسی، احترام به حقوق بشر باعث به میان آمدن چند پارچه گی در 34 ولایات افغانستان شده است که
یگانه راه حل برای پیشرفت حکومت داری و یک میکانیزم خوب باید ایجاد روابط وهمکاری با سازمان های جهانی در جهت رفع مشکلات و بیرون ساختن زور مندان از سیاست مرکزی افغانستان و تعین والی ها و ولسوال ها بر اساس علمیت و دانش و آگاه بودن از سیاست جغرافیوی افغانستان میباشد.
بر اساس محدودیت و عدم تحصیلات عالی در کارمندان تخنیکی از جمله والی، شاروال و ولسوال باعث تطبیق نشدن پلان گذاری در حکومت مشکلات ذیل را ایجاد نموده است که عبارت اند از:
ضعف مدیریت در ولسوالی ها، ضعف مدیریت شهری شاروالی ها برای ساختن
طرح خوب و ایجاد یک میکانیزم عالی برای آبادی شهر و فراهم ساختن سهولت ها برای شهروندان افغانستان.
ضعف وزارت امور مهاجرین افغانستان در حکومت داری خوب وعدم مسؤلیت های مقامات حکومت افغانستان در امور حکومت داری و تامین صلح و امنیت در ولایات باعث تباهی و فروپاشی افغانستان گردیده است.
پیشنهاد ام این است که همه نهاد های حکومتی، جامعۀ مدنی و بین المللی در ساختار حکومت داری خوب کمک پایه دار و همرسانی کند و مانع دخالت گروه های مافیای قومی در غرض مقررات بالا رتبه گردد و از چنگ چند گروه های مافیای نجات پیدا کند و بر اساس شایسته سالاری کارمندان تعین و مقرر گردد.
با احترام:
عبدالله “پوپل”
تحلیل گر مسائل سیاسی.