جمعه, سپتمبر 20, 2024
Homeمقالېدرینقش دولت در ترویج حکومت داری خوب

نقش دولت در ترویج حکومت داری خوب

عبدالله پوپل

تحلیل گر مسايل سیاسی

پس از گذشت 19 سال از سقوط رژیم طالبان، افغانستان هنوز هم از دستیابی به حکومت داری خوب و دسترسی محدود به خدمات عمومی نیافته  است حداقل معیارهای که در بخش حکومتداری خوب باید که بر اساس میکانیزم سکتور های دولتی از قبیل وزارت داخله وزارت عدلیه و دیگر سکتور ها ایجاد گردید شده است به خوبی از آن استفاده صورت نگرفته است.

ریاست جمهوری اسلامی افغانستان جهت آگاهی دهى و تاثير گذارى روى پاليسى ها و فعاليت هاى گوناگون در کشور نا توان بوده به دلیل این که در چهار اطراف رئیس جمهور و معاونین اش گروه های مافیای جا گرفته  که بدین وسیله ارگ ریاست جمهوری تحت فشارهای گوناگون مردمان زور گو قرار گرفته است. 

سیستم حکومتداری خوب درتعهد بر حاکمیت قانون، حسابدهی و شفافیت دارای فاقد بوده چون که هیچ یکی از این مسائل های که ذکر گردیده تا حال عملی نشده است

تعین و مقررات والی ها، ولسوال ها، شاروال های ولایات از حمایت اصل تقسیم یا غیرمتمرکز سازی قدرت و افزایش اشتراک فراگیر تمام بخش های جامعۀ مدنی در سطح یک ولایت نبوده به دلیل این که والی ولایات از تحصیلات خوب و رهبریت خوب برخوردار نبوده است و فاقد جهت آگاهی سیاست های داخیلی و خاریجی بوده است.

مقرری یک والی ، ولسوال و شاروال باید نظر به شایَسته سالاری و تحصیلات خوب باشد واز تجارب سیاسی و دیپلوماتیک برخوردار باشد و آگاهی کافی از جغرافیه سیاسی افغانستان داشته باشد. متاسفانه در 34 ولایات افغانستان تنها دو و یا سه والی تعلیم یافته از دیدگاه دیپلوماتیک سایسی و داشتن آگاهی خوب از سایر موضوعات سیاسی در سطح کشور برخوردار بوده است و باقی مانده والی ها و دیگر کارمندان اداره کسانی هستند که فاقد تحصیل و نداشتن سویه تحصیلات عالی و فاقد ایجاد حکومت داری خوب بوده است و این والی های بی کفایت از سوی چند اشخاص زورگو برای ریاست جمهوری معرفی میگردد و در بست مقام عالی رتبه ولایت به حیث والی مقرر میگردد تا آن عده اشخاص بخاطر منافع شخصی شان منفعت به دست بیاورد و باقی مانده ساکنین شهروندان آن ولایت از حق مسلم شهروندی و سهولت خوب محروم باشند.

در سالهای اخیر2007 بعد از تشکیل اداره مستقل ارگان های محلی که تحت امر و کنترول ریاست جمهوری بوده اما باز هم چالش های فراوان مانع پیشرفت این اداره شده است.

اداره مستقل ارگان های محلی بعضی از عملکرد ها و استراتژی های شناسایی شده که عبارتند از: روش های ارتقای ظرفیت نهاد های  جامعۀ مدنی محلی، ارتباطات قایم نمودن منحیث ابزار مدافعه، پیمان های استراتژیک با رسانه ها، همکاری میان نهادهای دولتی و غیردولتی را نادیده گرفته است.

نقش جامعۀ مدنی در روابط حکومتداری بی اساس و بی کفایت بوده است

چالش های جامعۀ مدنی و حکومت بر اساس مشکلات تعبیض قومی، ناامنی، کارمندان غیرمسلکی در عرصه حکومت داری خوب و رهبریت، فساد و موجودیت جنگ سالاران میان ساختار حکومت و نیز برخی مشکلات مهم مانند سؤاستفادۀ صلاحیت های حقوقی، طرفداری، قوم گرایی، نبود آگاهی عامه، و دیگر مثال ها از چالش های کلیدی  روربرو با دموکراسی در سطح یک کشور و ولایت شده است و مداخلات کشوره های همسایه افغانستان باعث میشود که در ساختار سیاست های قوم گرایی و سیاسی سازی عقده ای نقش روابط مردمی با حکومت افغانستان را بی ریشه کند که این نوع دخالت از سوی کشور های همسایه افغانستان مانند کشور پاکستان و ایران از سیاسی سازی در بخشی های امنیتی چند اشخاص محدود را گروگان گرفته اند و برای آنان تبلیغات منفی را برعلیه دولت افغانستان شعار میدهند و آنها را سوی اسفتاده به نفع کشور خود قرار میدهند که باعث برپا شدن نظم عامه و تخریب اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان میگردد.  

روابط ضعیف دولت باعث به میان آمدن فاصله مردم از حکومت به دلیل عدم امنیت و فراهم ساختن وظیفه و عدم سهولت برای شهروندان افغانستان شده است

تهدید غرض زورمندان در کنترل حاکمیت حکومت داری افغانستان طی چندین سال بوده است که باعث مانع شدن پیشرفت از قبیل خود کفایی و مشروعیت بودیجه کافی برای ولایت شده است.

عدم تطبیق پلانگذاری اتراتیژیک در قانون باعث مشکلات همچو قوم پرستی میان کارمندان محلی و دل سردی از وظیفه در سطوح مرکز و ولایات به میان آمده است که بر اساس سیاسی سازی  قومیت موقف و مقرری های خود سرانه در حکومت شده است.

نبودن صلح و امنیت در سطح کشور و عدم اصول دموکراسی، احترام به حقوق بشر باعث به میان آمدن چند پارچه گی  در 34 ولایات افغانستان شده است که

یگانه راه حل برای پیشرفت حکومت داری و  یک میکانیزم خوب باید ایجاد روابط وهمکاری با سازمان های جهانی در جهت رفع مشکلات و بیرون ساختن زور مندان از سیاست مرکزی افغانستان و تعین والی ها و ولسوال ها بر اساس علمیت و دانش و آگاه بودن از سیاست جغرافیوی افغانستان میباشد.

بر اساس محدودیت و عدم تحصیلات عالی در کارمندان تخنیکی از جمله والی، شاروال و ولسوال باعث  تطبیق نشدن پلان گذاری در حکومت  مشکلات ذیل را ایجاد نموده است که عبارت اند از:

ضعف مدیریت در ولسوالی ها، ضعف مدیریت شهری  شاروالی ها برای ساختن 

طرح خوب و ایجاد یک میکانیزم عالی برای آبادی شهر و فراهم ساختن سهولت ها برای شهروندان افغانستان.

ضعف وزارت امور مهاجرین افغانستان در حکومت داری خوب وعدم مسؤلیت های مقامات حکومت افغانستان در امور حکومت داری و تامین صلح و امنیت در ولایات باعث تباهی و فروپاشی افغانستان گردیده است.

پیشنهاد ام این است که همه نهاد های حکومتی، جامعۀ مدنی و بین المللی در ساختار حکومت داری خوب کمک پایه دار و همرسانی کند و مانع دخالت گروه های مافیای قومی در غرض مقررات بالا رتبه گردد و از چنگ چند گروه های مافیای نجات پیدا کند و بر اساس شایسته سالاری کارمندان تعین و مقرر گردد.

با احترام:

عبدالله “پوپل”

تحلیل گر مسائل سیاسی.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب