نویسنده: نازو گلزاد
چند روز قبل بخاطر بست صحی در یکی از موسسات نادولتی شارت لیست شدم و با قبول ده ها زجر و زحمات خود را با مرکز رساندم تا باشد از این طریق مصدر خدمت به کشور و مردم درد دیده ام گردم، اما با رسیدن در صحنه امتحان دیدم به یک بست صحی ده ها تن شارت لیست شده و در امتحان اشتراک کرده؛ اما نا امید کننده این بود که در آوان امتحان یک کس که از خواهران هزاره هموطن ما بود با خونسردی کامل آمد و بدون کدام ملاحظه برایش اوراق امتحان داده شد و بعد از ده دقیقه شخصی آمد و در چندین نقطه جواب سوالات برایش مخفیانه همکاری کرد، وقتی ما این را دیدیدم و آنان فهمیدند که موضوع به اعتراض میکشد همان اشتراک کننده را به اتاق خاص برد و تا آخر امتحان در همانجا بود.
من به دیگر هم مسلکان گفتم که این تنها مردم آزاری و پاشیدن خاک به چشم ما و نظام حاکم است؛ به بخش صحی ولسوالی چهار آسیا و سروبی وقتی یک کارمند صحی از هموطنان هزاره ما از روی چنین پروسه تبعیضانه برگزیده شود و در آنجا بدون اینکه با فرهنگ، زبان و دستورات مردم آگاهی داشته باشد چگونه خدمات صحی را ارائه خواهد کرد؟. دیگر هم مسلکان من که در این پروسه اشتراک داشتند نا آمیدانه صحنه را ترک کردند. و تنها من به مسئول منابع بشری موسسه (PUMAI) یاد اور شدم که وقتی پروسه امتحان شفاف نیست، پس ما را چرا به زحمت ساختین و وقت ما را ضایع کردین؛ وی به بی اعتنایی چنین پاسخ داد : برو پشتش نگرد شما پشتون و تاجک در هر نظام با معاشات بلند کار کردین بانین که ما اقلیت هم حالا مزه دالر را بچشیم). که این سخنش مرا به حدی زجر داد و میدهد که نمی توان آنرا به الفاظ گفت، وقتی دلیل همرایش گفتم، افزود که ( برو ما خود مختار هستیم نی نظامت چیزی گفته میتانه نه هم شما چیزی میتانین).
این تنها یک مثال از روند نا شفاف تعینات موسسات نا دولتی در کشور نیست بلکه؛ در اوایل تابستان سال روان در ولایت پکتیا به یک بست (ام دی) شارت لیست شدم و قتی از جای دور به دفتر ساحوی این موسسه خود را رساندم هنگام آغاز امتحان یک اشتراک کننده امتحان که از خواجه حسنیان گردیز بود از یکی از اتاق ها بیرون شد و بعد از مدتی کمی اوراق امتحان را به ممتحن سپرده و صحن را ترک کرد؛ من با دیدن چنین صحنه از ممتحن پرسیدم که روند امتحان نا شفاف است، چون بدون شک به آن اشتراک کننده در اتاق مخفی جواب سوالات شریک ساخته شده بود. ممتحن با بی اعتنایی پاسخ گفت : ځه مه ورپسی گرځه.
با این پاسخ وی، نا امیدانه صحنه را ترک کردم و بعد از سپری نمودن ۴ ساعت سفر به خانه خویش رسیدم که بسیار درد آور بود.
این تنها موسسه نا دولتی و خود سر (PUMAI) نیست بلکه در ده ها پروسه دیگر موسسات چون (ADAA)، (CTG) ، (SWEDESH COMETY) و …. هم چنین حقایق تلخ را مشاهده کردم.
اگر پشتون و تاجک در نظام کنونی سهم دارند آیا این به این معنا است که دیگر نه به طبقه اناث و نه هم ذکور این اقوام در بست های مسلکی و علمی جای و حق نیست. و تنها گزینش از پروسه تبعیضانه در همه مناطق کشور تکمیل میشود.
امید است نظام حاکم بلخصوص وزارت صحت عامه جلو چنین تعینات را گرفته و به هر منطقه از باشنده گان همان منطقه انتخاب نماید تا روند خدمات صحی به طور کامل معیاری شود و کسانی مسلکی که با فرهنگ و عنعنات و زبان منطقه مقصود بلدیت داشته باشد برگزیده شود.
در غیر صورت این روند برعلاوه حق تلفی باعث مشکلات زیادی که جبران ناپذیر خواهد بود همه کشور و نظام حاکم را تحدید خواهد کرد و سرمایه های معنوی طبی و مسلکی کشور به کشور های دیگر فرار خواهد کرد.
سلامونه،
خورکۍ ډاکټره صاحبه نازو جانه رښتیا لیکلي دي.
هر افغان په دې پوهیږي چې د امیر عبد الرحمان خان له وخته تر اوسه کوم ملیت له هرو امکاناتو څخه له خپل استحقاق نه زیاته سوء استفاده کړې په تیره بیا دا وروسته ۵۰ کاله!!! .او لا قانع هم نه دي .دا ټول بیا هم د دولت او حکومتونو بېعدالتی ښېي.
د ظاهر خان او راوروسته وخت کې ټوله صحت عامه د همدوی په لاس کې وه؛ بیا د دایکندي نه د ۳۰۰ کانکورزده ګانو په ټاپ نمرو بهترینو فاکولتو ته څوک ورتخته سوي ول؟؟ هغه بیدانش ې له نوی زیلانده نعرې وهلې چه د افغان نوم نه قبلوی!!
دوی کې صرف رمضان بشر دوست یک چشمه دی یعنې یا ع وغ دی یا نه عین دی او نه غ!! خهخه..
زموږ هزاره وروڼه هسی په ظاهر مظلوم نمایی کوی، سویډن او،جرمنی او هالند یی وغولول چی نسل کشی ده په زرګونه کورنۍ ورغلل او هغوی ومنل حال داچی قتل د نورو خلکو وخوت، بورسونو او پوهنتونو کی له نیمایی زیات دوی ته حق ورکول کید، په طالبانو یی خپل خودمختاریت ومانه او بهرنی موسسات د دوی په واک کی دی. دوی هر نطام کی د امتیاز له مخی تر ټولو مخکی و او دی ډیر زرنګ او متحد خلک دی. تاجکان خاموش دی د لطیف پدرام له لاسه بی ارادی شول، ازبک هیوادوال په خپل اخیستل شوی حق قانع دی، پښټون خو هسی هم په هرنطام کی تباه دی.