یکشنبه, نوومبر 24, 2024
Home+ رفع یک اشتباه و غلط مشهور تاریخي | عبدالباري جهاني

 رفع یک اشتباه و غلط مشهور تاریخي | عبدالباري جهاني

دیروز پنجشنبه در سایټ آریانا افغانستان مضمونی بقلم داکترصاحب عبدالقیوم کوچی را، تحت عنوان ظلم و جفای زمامداران امریکا با مردم افغانستان، مطالعه نمودم. در ضمن خواندن مضمون فوق الذکر متوجه همان اشتباهاتی شدم که از سالیان دراز در ذهن مردم افغانستان جای ګرفته و آن اینکه امریکا در بدل کمک های اقتصادي از افغانستان خواهان اشتراک این کشور در پکت نظامي بغداد بود که دو همسایه افغانستان یعنی ایران و پاکستان اعضای آن سازمان نظامي بودند ولی افغانستان نظر به موقعیت خاص جیوپولیتیکی خود نمی خواست با یک ابر قدرت جهانی طرف قرار بګیرد. بنا براین اصل زمامداران افغانستان شمولیت در پکت های نظامی را رد نموده و به سیاست عدم انسلاک ادامه دادند….ختم نقل قول.

این اشتباه از کتاب مورخ مشهور امریکایی لویس دوپرې نشأت نموده و متأسفانه اکثر بل اکثریت مطلق منورین افغان و شاګردان تاریخ به همین عقیده هستند. دوپری دراین زمینه مینګارد« حکومت داوود رسماً اعلان نمود که امریکایی ها به خاطری از دادن کمک های نظامی به افغانستان ابا ورزید که افغانها نمیخواستند، برای شمول به پکت بغداد، توافق دوجانبه امنیتی را امضاء نمایند. ولی دیپلومات های امریکایی که در  صحنه حاضر بودند میګویند که بعضی از نظامیان افغانستان میخواستند که افغانستان در پکت نظامی شامل شوند ولی در مقابل از امریکا میخواستند که در صورت حمله روسها بر افغانستان امنیت آن کشور را تضمین کنند…. پلانګذاران نظامی امریکا از دادن چنین تضمینی ابا ورزیدند و بعضی به این عقیده هستند که حکومت افغانستان رد نمودن کمک های نظامی امریکا را برای بدست آوردن کمک های نظامی از روسها بهانه قرار دادند. » Dupree, Afghanistan PP 510-511

لیون پولادا و لیلا پولادا در باره این مسله مینویسند: « در همان وقت یک افسانه جاری شد و آن اینکه افغانها با طلب نمودن کمکهای نظامی از امریکا این درخواست را ضمیمه ساخته بودند که ایالات متحده امنیت آن کشور را تضمین نمایند. در حالیکه برای تایید چنین ادعایی هیچ سندی وجود ندارد. ولی با وجود این هم این آوازه شدت ګرفت و همه باور نمودند. این افسانه شاید از اندیشه رهبران نظامی امریکا نشأت نموده باشد که فکر میکردند اګر ما با افغانستان همکاری نظامی نماییم بایست در صورت حمله اتحاد شوروی بر افغانستان از آن کشور دفاع کنیم. نظامی های امریکا فکر نمیکردند که در صورت حمله اتحاد شوروی از افغانستان دفاع کرده بتوانند؛ زیرا افغانستان، از لحاظ جغرافیایی، با اتحاد شوروی بسیار نزدیک است. مګر افغانها هیچ وقت از امریکاییها درخواست چنین تضمینی را ننموده اند» Poullada. The Kingdom of Afghanistan and the United States P 150

 به ارتباط همین موضوع، در حاشیه شماره ۱۳ فصل نهم این کتاب آمده است : « وقتی پولادا در سال ۱۹۵۳ به سفارت امریکا در کابل وظیفه داشت در این باره تحقیقاتی بعمل آورد که امریکا چرا از دادن کمک های نظامی به افغانستان انکار ورزید؟ چندین مامور نظامی  به او ګفت که افغانها در بدل دریافت کمک های نظامی امریکا ازین کشور  طالب تضمین امنیت شدند. این موضوع در حلقات حکومتی امریکا بحیث یک حقیقت قبول شده بود. نویسنده ها و علماء در حصه پراکندن این شایعه کمک نمودند ( که متأسفانه پولادا هم یکی ازآنها بود) و این شایعه بحیث حقیقت قبول شد. در حقیقت هیچ شواهدی وجود ندارد که دال بر چنین درخواستی بوده باشد. Ibid P158

نویسنده و ژورنالیست مشهور جیفری رابرتس مینویسد که درین زمینه هیچ شواهدی وجود ندارد مبنی بر اینکه حکومت امریکا ګاهی به افغانستان پیشنهاد موافقتنامه دوجانبه دفاعی نموده باشد. رابرتس  به این عقیده است که انتقاد نمودن موافقتنامه های پاکستان با امریکا، از طرف افغانستان، به مفهوم این نیست که افغانستان نمی خواست با پیمان های غرب بپیوندد. برعکس افغانها هیچ وقت مخالف تقویه شدن جنوب غرب اسیا نبوده است. در حقیقت افغانستان در سال ۱۹۳۷ در پکت بغداد که بنام پکت سعدآباد یاد میشد شامل شد، ولی آن پکت دوام ننمود. Roberts. The Origins of Conflicts in Afghanistan P185

داکترقیوم کوچی در ادامه همین موضوع مینویسد « …داوود خان با بازګشت به میهن در صدد برقراری روابط ګسترده با روسیه شوروی افتاد و نخستین قرضه اتحاد شوروی را که معادل یک میلیون و ۲۰ هزار دالر( در حقیقت بیش از صد میلیون دالر، جهاني) میشد پذیرف و در عین زمان روسها حاضر ګردیدند قشون ملی افغانستان را با سلاح های پیشرفته تجهیزنمایند. مقامات دولت اتحاد شوروی حاضر شدند به هزاران جوان افغان در رشته های ګوناګون از جمله امور نظامی سکالرشپ داده و آموزش و رشد آنان را در کشور خود فراهم نماید. بنظر این نویسنده پناه بردن افغانستان بدامن روسیه شوروی بزرګترین خبط و اشتباه داوود خان بود که عواقب زلت بار و خونبار تاریخی را به مردم به ارمغان آورد و تا امروز ادامه دارد و مردم مظلوم و ستم کشیده افغانستان از ان رنج میکشد….»

عمر سردار داوود خان در سیاست سپری ګشت و بالاخره قربانی سیاست شد. کسیکه نیم قرن در میدان سیاست باشد حتماً باید اشتباهاتی نموده باشد. ولی در زمینه قایم نمودن روابط اقتصادی، سیاسی و نظامی با جهان غرب آخرین تلاشهای خود را نمود و لی درنتیجه چنان عکس العمل منفی و توهین آمیز جهان غرب، بخصوص ایالات متحده، مواجه ګشت که برداشت آن برای هر کسی، که دارای غرور انسانی و ملی باشد، غیر ممکن بود.

در اواخر سال ۱۹۴۸ صدراعظم شاه محمودخان به واشنګتن سفر نمود و با وزیر خارجه وقت جورج مارشال دیداری بهم رساند. صدراعظم شاه محمودخان برموضوع کمک های نظامی به افغانستان بسیار تأکید ورزید. جورج مارشال از تأکید بسیار زیاد شاه محمودخان به حیرت افتاد و سوال نمود که دشمن شما کیست؟ شاه محمودخان جواب داد که روسها. مارشال بر این فکر شاه محمودخان، که افغانها احتمالاً با قدرت نظامی روسها مقابله خواهند نمود، خنده ریشخند آمیزی کرد. شاه محمودخان این توهین به غرور خودرا به خاموشی تحمل نمود و ګفت که برای امنیت داخلی هم به اسلحه ضرورت دارند و اګر امریکا موافقه نکند آنها از روسیه شوروی کمک نظامی را بدست خواهند آورد. مارشال در جواب ګفت که مسلمانهای خوب، مانند افغانها، هیچوقت از روسهای بې خدا طالب کمک نمی شوند. شاه محمودخان درجواب ګفت که در دین اسلام در وقت ضرورت خوردن ګوشت خوګ هم جایز است. Poullada P133 ( ګوشت خوګ غذای بسیار معمولی و عمومی مسیحیان است. جورج مارشال باید از جواب فی البدیهه شاه محمودخان قهر و خجالت خودرا با زحمت تمام بلعیده باشد. جهاني)

معاون وزارت خارجه امریکا در امور شرق نزدیک و آسیای جنوبی George McGhee  جورج مګي در خاطرات خود از همچو یک توهین دیګری بمقام افغانی مینویسد: قبل از رفتن به کابل، یک واقعه دیګری رخ داد و آن اینکه رفیق دیرینه ما سفیر افغانستان در واشنګتن محمدنعیم به وزارت خارجه آمد. او ګفت که میخواهد در باره بدست آوردن کمک نظامی از ایالات متحده با من بحث کند. او در لابلای صحبت ګفت که اګر ایالات متحده کمک نظامی را از افغانستان دریغ نماید ما مجبور خواهیم شد که در زمینه با روسها به تماس شویم. من احساس نمودم که او میخواهد مرا بترساند چون می فهمیدم که برای افغانستان کمک نظامی ار روسها یک مفکوره بېجاست. دفعتاً تلفون را برداشتم و از سکرتر خود نمره سفارت روسها خواستم. سکرتر من نمره را داد و من هم تسلیم محمدنعیم خان نمودم و هر دوی ما خندیدیم. P304  McGhee, Envoy to the Middle World

در ماه جون ۱۹۴۹ افغانستان کوشش نمود که پیشنهادی مبنی بر خواستن کمک های نظامی به حکومت امریکا تسلیم نماید. وزارت خارجه امریکا به سفارت خود در کابل هدایت داد که مقامات افغانستان را بفهمانند که به هیچوجه در زمینه اقدام ننمایند. Poullada P134

پولادا به حواله نتیجه مطالعات سری وزارت دفاع امریکادرسال ۱۹۵۳ مینویسد:

« افغانستان برای ایالات متحده هیچګونه اهمیت ستراتیژیک ندارد؛ زیرا در نزدیکی و ساحه نفوذ اتحاد شوروی قرار دارد. افغانستان ظاهراً مستقل از اتحاد شوروی است ولی اګر به موقعیت جغرافیایی و درک رهبران افغانستان از قدرت اتحاد شوروی نګاهی صورت بګیرد پیش بینی شده میتواند که اشغال افغانستان از طرف اتحاد شوروی معطل شرایط زمانی است. ازین هم بګذریم، افغانستان در راه رسیدن به نیم قاره هند قرار دارد و در اولین مرحله جنګ بین غرب و شرق از طرف اتحاد شوروی اشغال خواهد شد. حالت بیطرفی افغانستان تا وقتی دوام خواهد نمود که در آنکشور مخالفت با کمونیزم صورت نګیرد زیرا تحریک ضد کمونیزم در افغانستان  اتحاد شوروی را به حمله برآنکشور وادار و تحریک می نماید.

شورای امنیت ایالات متحده نظر مشابه داشت و میګفت:

کرملین ظاهراً افغانستان را آنقدر اهمیت نمیدهد که به دردسر بیارزد و خواستار توجه جدی باشد. آنها فکر میکنند که هر وقتی مسله کدام هدف بزرګ مطرح شود افغانستان را به زودی و آسانی از سر راه خود برداشته میتوانند. در این جای شکی نیست که اګر افغانستان مقاومت هم نشان بدهد از طرف اتحاد شوروی به آسانی اشغال شده میتواند. در صورت حمله بر افغانستان، احتمال دارد که بعضی قبایل در مقابل اتحاد شوروی مقاومت نمایند.» Ibid 146-147

در اکتوبر سال ۱۹۵۴ دویت ایزنهاور رییس جمهور امریکا شد و داوود خان فکر کرد که شاید پالیسی امریکا در قبال افغانستان تغییری یافته باشد. داوود خان یک بار دیګر به واسطه سفیر خود در واشنګتن کبیرلودین با وزیر خارجه امریکا جان فوستر دلس John Foster Dulles  تماس ګرفت و موضوع کمک نظامی امریکا را با افغانستان مطرح نمود. وزیر خارجه امریکا در ۲۸ دسمبر جواب داد:

« بعد از غور نمودن بر درخواست شما باید بګویم که ګرفتن کمک نظامی از امریکا بحال افغانستان فایده ای نخواهد داشت و مشکلاتی را که خلق مینماید با کمک نظامی امریکا حل شده نمیتواند. بهتر آن خواهد بود که افغانستان به عوض درخواست اسلحه از امریکا مسله پشتو نستان را با پاکستان حل نماید»

پولادا مینویسد که یکی از علل این مکتوب اخیر شاید آن بود ه باشد که وزیر خارجه امریکا پیغام سری افغانستان را با سفیر پاکستان امجدعلی مطرح نموده بود. دلس ګفته بود که افغانستان به خاطری درخواست اسلحه مینماید که میګوید افغانها با کمونیزم ضدیت دارد؛ اګر مسله چنین است و افغانها همه بر ضد کمونیزم هستند درین صورت از کمونیزم ترسی نباید داشت. وقتی افغانستان مطلع ګردید که وزیر خارجه امریکا، با تخطی اشکار از اصول دیپلوماتیک، پیغام سري انکشور را با سفیر پاکستان مطرح نموده است توهین را احساس نموده و مأیوس ګردیدند. در ماه جنوری ۱۹۵۵ داوود خان پیشنهاد کمک نظامی اتحاد شوروی را، که از دیر زمانی خواستار آن بودند، منظور فرمود. Ibid P149

کمک ها و فعالیت های مالی اتحاد شوروي با افغانستان این کشور را بیشتر و بیشتر وابسته به اتحاد شوروی میساخت و بیم آن میرفت که افغانستان شاید به زودي از لحاظ نظامی هم وابسته بدان کشور ګردد. بعد از امضای موافقه اقتصادی با شوروی، داوود خان یک بار دیګر از ایالات متحده خواستار اسلحه ثقیله شد ولی واشنګتن باز هم درخواست افغانستان را نپذیرفت. چون افغانستان هر روز با دشمني پاکستان دست به ګریبان بود، لویه جرګه آن کشور در  ماه اګست سال ۱۹۵۶ به حکومت اجازه داد که از هرمنبع و کشوری که میتواند اسلحه و کمک نظامی بدست آورد. داوود خان بعد از ین فیصله لویه جرګه موافقه نظامی را با اتحاد شوروی اعلام نمود. Roberts P 206

به این صورت می بینیم که نه افغانستان مخالف شامل شدن در پیمان های نظامی بوده و نه به حکومات افغنانستان، بشمول حکومت داوود خان، زمینه بدست آوردن کمک های نظامي از غرب، بخصوص امریکا، فراهم شده است. افغانستان وارد عصری شده بود که جهان میدان مسابقات تسلیحاتی شده بود. افغانستان، مانند سایر ممالک همجوار و دور و نزدیک، مجبور به خریداری و داشتن اسلحه عصری بود. قسمیکه در سطور بالا دیدیم، از شروع دهه چهارم قرن بیست، افغانستان چندین بار طالب کمک نظامی از امریکا شد ولی نه تنها جواب مثت نشنید بلکه با توهین مقامات ذیصلاح مواجه ګشت. هرکسی عوض داوود خان  میبود از همسایه شمال کمک نظامی میګرفت و این پیاله زهر را مینوشید.

در سطور بالا دیدیم که حکومات افغانستان چطور دروازه های حکومات غرب، بخصوص امریکا، را برای کمک های مالی و نظامی می کوبیدند ولی مقامات امریکایی نه تنها اینکه به درخواست های مشروع افغانها جواب مثبت ندادند بلکه سفراء و وزاری این کشور را به باد تمسخر میګرفتند و توهین مینمودند ولی وقتی قلم را بدست میګیرند با چه دیده درایی به دروغ بافتن متوسل میشوند. ګویا غیر فرشته های نجات چیز دیګری نبوده اند.

همان جورج مګی که سفیر افغانستان در واشنګتن سردار محمدنعیم خان را توهین نموده بود وقتی در باره افغانستان مینویسد چنین ادعا میکند: « ما به یقین میخواستیم که افغانستان بحیث یک کشور مستقل به حیات خود ادامه بدهد و اقوام مختلف باشنده آن کشور با هم مستحکم بماند، ثبات خود را حفظ نماید و با کشورهای همسایه پاکستان و ایران روابط خوب داشته باشد و در آن کشور پیشرفتهای سیاسی و اقتصادی بصورتی انکشاف کند که متضمن داشتن روابط خوب با دیموکراسی جهان غرب باشد و از اتحاد جماهیر شوروی فاصله بګیرد.

در سال ۱۹۵۱ حکومت دیکتاتوری و اشرافی افغانستان تحت ظاهرشاه برای بیست سال آرامش و ثبات خود را حفظ نمود و تدریجاً به آزادی ابرازعقاید سیاسی اجازه داد. حکومت افغانستان تا الحال با کمک های نظامي و خریداری اسلحه از ایالات متحده هیچ علاقه ای نشان نداده است. تا جاییکه ما میدانیم، از برکت هوشیاري و بیداری حکومت افغانستان و تنفر مردم از مفکوره کمونیزم در آن کشور کدام سازمان مهم کمونیستی وجود ندارد. ایالات متحده با کمک های محدود خود کوشش نموده است که افغانستان واردات خود را هرچه کمتر و کمتر نموده و رشد اقتصادی نماید. ما در سال ۱۹۴۸ به افغانستان پیشنهاد یک قرارداد دوستی و تجارتی نمودیم ولی قبول نشد چون افغانستان میترسید که مبادا امضای چنین قرارداد ها اتحاد شوروی را تحریک نموده و خواستار امتیازات مشابه شوند. McGhee PP 303-304

                                    مأخذ

1: Dupree, Louis. Afghanistan. 1980 Edition.

2: Roberts, Jeffery.  The Origins of Conflict in Afghanistan. London 2003.

3: Poullada, Leon and Leila Poullada. The Kingdom of Afghanistan and the United States 1828-1973. United States 1995.

4: McGhee, George. Envoy to the Middle World. U.S.A  1969.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

- Advertisment -

ادب